ابوذر و نماز


يكي از صحابه بزرگ و معروف حضرت رسول صلي الله عليه و آله و پنجمين نفري كه به او ايمان آورد جناب «ابوذر» غفاري است.

اين صحابي بزرگ علاوه بر اين كه تسليم محض خدا و پيامبرش است. به نماز خود بسيار اهميت مي داد.

به اين داستان توجه كنيد:

روزي «ابوذر» غفاري به حضرت رسول صلي الله عليه و آله عرض كرد: من شصت رأس گوسفند دارم و مي خواهم چوپان آن ها باشم؛ زيرا خوش ندارم كه آن ها را به دست ديگري واگذار كنم، چون ممكن است به آب و غذاي آن ها توجه نكند، به اين دليل از محضر شما محروم مي شوم.

حضرت فرمود: اشكالي ندارد، خودت آن ها را سرپرستي كن! «ابوذر» رفت و روز هفتم به خدمت حضرت بازگشت.

آن حضرت فرمود: اي «ابوذر»! گوسفندان خود را چه كردي؟ به دست چه كسي سپردي؟

عرض كرد: يا رسول الله! قصه آن ها عجيب است. روزي مشغول نماز بودم، ناگهان گرگي پيدا شد و به گوسفندان حمله كرد. در اين موقع مردد شدم ميان آن كه نماز را قطع كنم و از گوسفندان خود محافظت نمايم، يا نماز خود را تمام نمايم و از گوسفندان صرف نظر كنم. فكرم به اين جا رسيد كه نماز را بر گوسفندان مقدم دارم.

در اين حال، شيطان در قلب من وسوسه كرد كه اكنون گرگ در گله تو مي افتد، همه را هلاك مي كند و براي تو چيزي نمي گذارد كه با آن



[ صفحه 143]



زندگي كني.

در جواب گفتم: اگر چه گوسفندانم از دستم بروند، اما ايمان به خدا و به پيامبر و به امامت اميرالمؤمنين و فرزندان پاكش كه بهترين خلق خدا هستند، بالاتر از گوسفندان است.

پس از نماز مشاهده كردم كه گرگ در ميان گله آمده بره اي را گرفته و برده است. ناگهان شيري پيدا شد و آن گرگ را به دو نيم گردانيد و بره را از آن گرفت به سوي گله برگردانيد و مرا ندا كرد و گفت:

اي «اباذر»! مشغول نماز خود باش؛ زيرا حق تعالي مرا موكل گوسفندان تو گردانيد تا از نماز فارغ شوي.


بازگشت