اشاره به بعضي از عجايب و معجزات امام حسن


در مناقب از محمد بن فتال نيشابوري از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده است كه بعضي به حضرت مجتبي عليه السلام عرض كردند: چقدر شما تحمل شدائد از معاويه مي كنيد؟ فرمود: اگر بخواهم عراق را شام مي كنم و شام را عراق، مرد را زن و زن را مرد مي كنم.

مرد شامي گفت: قدرت اين امر را نداريد. فرمود: آيا حيا نمي كني اي زن كه ميان مردان نشسته اي؟ ناگاه ديدند كه آن مرد شامي زن شده است. حضرت فرمود: عيال تو هم مرد شد و با تو مقاربت مي كند و از شما فرزند خنثائي متولد مي شود.

همان قسم كه حضرت مجتبي فرموده بودند شد و بعد آمدند خدمت حضرت مجتبي عليه السلام توبه كردند. حضرت دعا فرمودند هر دو به صورت اول برگشتند.

جناده مي گويد: وارد شدم بر حسن بن علي عليه السلام و عرض كردم: يابن رسول الله! مرا موعظه بفرمائيد. حضرت فرمود: يا جنادة استعد لسفرك و حصل زادك قبل حلول اجلك و اعلم انك تطلب الدنيا و الموت يطلبك تا فرمايش حضرت رسيد به



[ صفحه 193]



اينجا كه فرمود: و اذا اردت عزاً بلا عشيرة و هيبة بلا سلطان فاخرج من ذل معصية الي عز طاعة الله عزوجل. جناده مي گويد: نفس حضرت قطع شد و رنگ حضرت زرد شد تا اين كه ترسيدم بر آن حضرت و حضرت امام حسين عليه السلام داخل شد بر برادرش و سر و پيشاني او را بوسيد. پس نشست نزد او و حضرت مجتبي وصيت كردند به برادرشان حضرت امام حسين عليه السلام بعد فرمودند: اي برادر اگر من مردم مرا غسل بده كفن كن نماز بخوان بر جنازه من پس حمل بدهيد جنازه مرا نزد روضه جدمان و اگر بني اميه لع مانع شدند حمل بدهيد به قبرستان بقيع. راضي نيستم به قدر شاخه حجامتي خون ريخته شود. پس ساكت شد. ناله حضرت و پيشاني آن بزرگوار عرق كرد و صورتش سبز شد و دست و پا كشيدند و چشم هاي مبارك را بر هم گذاشتند و روح از بدن شريفشان مفارقت نمود.

پس اباعبدالله بدن برادر را غسل داد و كفن كرد و نماز خواند و حمل دادند جنازه را به طرف روضه رسول الله صلي الله عليه و آله و از مرد و زن عقب جنازه ازدحام شد مثل روزي كه



[ صفحه 194]



پيغمبر صلي الله عليه و آله از دنيا رفته بود. جنازه را آوردند كنار قبر پيغمبر، بني اميه مانع شدند و جنازه حضرت را تيرباران كردند. پس بني هاشم مي خواستند جنگ كنند امام حسين عليه السلام فرمودند: ضايع نكنيد وصيت برادر مرا، حمل بدهيد جنازه را به قبرستان بقيع. پس جنازه را آوردند به قبرستان بقيع. بعضي نقل كرده اند امام حسين عليه السلام ديدند هنوز چند چوبه تير به كفن امام حسن عليه السلام مانده است. بدن برادر را در ميان قبر گذاشتند و فرمودند:



ءادهن رأسي ام اطيب محاسني

و راسك معفور و انت سليب



بكائي طويل و الدموع غريزة

و انت بعيد و المزار قريب




بازگشت