زبان شناسي و زبان گزيني در تبليغ


يكي ديگر از مؤلفه هاي مؤثر در فرآيند ارتباط مؤثر و تبليغ اثربخش موضوع زبان و شيوه ي كاربست ادبيات كلامي و غير كلامي آن است. در اينجا زبان به منزله ي كنش رمزي انتقال پيام است كه مي تواند به دو صورت كلامي Verbal و غير كلامي (Nonverbal)



[ صفحه 65]



مورد استفاده قرار گيرد. محققان علوم ارتباطات نشان داده اند كه حدود 65% از اثر بخشي ارتباطات در مخاطب جنبه هاي نامريي و پنهاني و غير كلامي آن است [1] .

ارتباط غير كلامي؛ نمادها و علائم غير كلامي كه از طريق پس زمينه هاي ارتباط كلامي در قالب لحن صدا، گرمي و سردي كلام، نوع نگاه تندي و كندي، ملايم و تند، بدبينانه و خوش بينانه، نگاه سرد، نگاه گرم (كه اصطلاحاً تماس چشمي مي گويند) و نيز وضعيت بدني و حركات اعضاي بدن همه و همه به نوعي در فرآيند ارتباط مي تواند پيامدهاي مثبت و يا منفي داشته باشد. انواع زبان هاي غيركلامي عبارتند از:

1ـ زبان علامت ها؛ اين زبان در قالب نشانه، نماد تصويري، نگارش، اعداد و علائم حركات بدني به كار مي رود.

2ـ زبان عمل؛ مجموعه رفتارها و واكنش هاي غير كلامي كه از درون انسان ريشه مي گيرد و غير قابل كنترل است زبان عمل ناميده مي شود و به طور ناخودآگاه و غير مستقيم بر روي مخاطب تأثير مي گذارد.

3ـ زبان اشيا؛ مجموعه اي از آثار نمادين هنري، تكنيكي، كالاهاي مادي كه در ارايه پيام خاصي به خدمت ارتباط غير كلامي در مي آيند.

4ـ زبان حركات و اشارات و ديگر علائم نمادين و نامرئي كه خواه ناخواه در چرخه ي ارتباطات ميداني بين گيرنده و شنونده مداخله گري مي كنند.

افزون بر خصوصيات اخلاقي و منزلت اجتماعي شخصيت فرستنده ي پيام عوامل زير نيز گستره ي نفوذ و اثرگذاري شخصيت گوينده برروي مخاطب (گيرنده پيام) را تعيين مي كند:

1ـ مهارت كلامي (خوب حرف زدن همراه با حرف خوب زدن!).

2ـ طرز تفكر و نوع نگرش (شيوه و سبك تفكر او نسبت به مخاطب).

3ـ سطح تحصيلات و اطلاعات (دانش آكادميك و مدارج علمي).

4ـ پايگاه اجتماعي و طبقاتي (شأن و منزلت اجتماعي).

5ـ مهارت هاي ارتباطي (تسلط در ايجاد ارتباط فعال و عاطفي با مخاطبان).

بي آنكه بخواهيم همانند پاره اي فيلسوفان جديد، ارزش «انديشه» را به پاي «زبان» قرباني كرده و «زبان» را بر جاي «انديشه» بنشانم، نمي توان انكار كرد كه زبان از ارزشي همسان و هم وزن تفكر و انديشه برخوردار است. چه تفكر در توصيف و عينيت خود



[ صفحه 66]



سخت وامدار «زبان» و در ابلاغ و انتقال خود به مخاطب، طفيل آن است، غمگنانه بايد گفت زبان در حوزه تبليغ ارزش ها و ابلاغ پيام ديني جايگاه بايسته و شايسته خود را نيافته و بسا نقش آن به كلي ناديده گرفته مي شود. بسياري مي پندارند صرف حقانيت و عقلانيت نهفته در ذات و مضمون «پيام»، در ابلاغ آن به مخاطب كافي است و اگر مخاطب، پيام حق را ناشنيده و از آن روي بر مي تابد معاندي است كه از |«حق» اعراض مي كند اما واقعيت اين است كه در بسياري موارد مسؤوليت انكار و اعراض مخاطب بر عهده متكلم پيام رسان است كه مراحل مختلف فرآيند «ابلاغ» را به تمامي طي نكرده است. «راستي» و «درستي» پيام، گر چه شرط لازم تبليغ است اما به يقين، شرط كافي نيست. «مضمون صدق» آنگاه قابليت انتقال و عرضه را دارد كه در قالب گزاره هاي مفهوم و قابل درك ارايه گردد. معقوليت پيام و رخ نمايي منطق دروني آن در نگاه مخاطب بستگي زيادي به زباني دارد كه آن را بيان مي كند كه صد البته خصوصيات اين زبان نيازمند بررسي همه جانبه اي است. متأسفانه ما در ابلاغ پيام دين به نسل معاصر و جهان امروز دچار نوعي تأخر زباني هستيم. چه بسيار دُرهاي دردانه اي كه از رهگذر همين فقر و تأخر در زاويه ذهن عالمان و سخنگويان و يا در لا به لاي متون و مكتوبات ديني پنهان و ناپيدا مانده اند.

يكي از عوامل پيشتازي و اثرگذاري تاريخي روحانيت، در هدايت و رهبري جامعه همزباني اش با مخاطب بوده است. هر گاه اين هم زباني مختل گردد، سوء تفاهم حاصل شده، به معقوليت و در نهايت حقانيت گزاره هاي ديني آسيب مي زند. بپرهيزيم از سخني كه امكان تصديق را برنيانگيزد و حقانيتي كه معقوليت آن قابل درك نباشد نه تنها همراهي و همدلي مخاطب عصري را در پي نخواهد داشت؛ بل به انكار و بروز مقاومت منفي در او، و نيز تنهايي و غربت اجتماعي متكلم (پيام رسان) خواهد انجاميد [2] .

بنابراين، «زبان مهم ترين ابزاري است كه انسان ها به منظور انتقال انديشه ها و احساساتشان به كار مي گيرند. در واقع زبان محصول يك فعاليت جمعي است كه مي توان گفت در اثر سعي و تلاش آدميان به منظور برقراري تفهيم و تفاهم به وجود مي آيد. به همين دليل درك ماهيت زبان و كشف چگونگي كيفيت دلالت الفاظ و گزاره هاي موجود در آن بر انديشه هايي كه در نهانخانه هاي ذهني آدميان آرميده است براي برقراري ارتباط انسان ضرورتي اجتناب ناپذير است.

به همين دليل است كه تقريباً اغلب متون اصيل ديني در بسياري از اوقات زباني



[ صفحه 67]



رمزگون و معماوار مي يابند و جامه اي از نمادها و تمثيل ها و استعاره هاي گوناگون بر تن آن حقايق قدسي مي پوشانند (ابك، 80)|.

رويكردهاي روان شناختي، جامعه شناختي، زيست شناختي و معرفت شناختي كاربست زبان را در اشكال مختلف نمادين، تمثيلي، تأويلي، استعاره اي مورد بررسي قرار داده اند. با توجه به نتايج مطالعات زبان شناختي در گستره ي فلسفه و عرفان نيز مي توان جايگاه زبان را در فرآيند انتقال پيام، ارتباط مؤثر تبليغ و ترغيب به خوبي نمايان ساخت. بدون دانش زبان شناختي نمي توان با مخاطبان خود رابطه ي اثربخش و معناداري برقرار كرد. هر قومي و ملتي در هر دوره و عصري به اقتضاي شرايط اجتماعي و تاريخي و موقعيت هاي عاطفي و رواني زباني خاصي را مي طلبد كه با شناخت رمز و راز آن گشايش و بلاغت پيام تجلي مي يابد. [3] .

لازمه ي اثر بخش شدن تبليغات، بهره گيري از روش هاي فعال و خلاق در انتقال پيام است. موضوع روش هاي تبليغ و زير ساخت هاي روان شناختي آن يكي از مهم ترين موضوع هاي فرهنگ تبليغ در جهان كنوني است. اگر روش هاي تبليغي ناكارآمد و بي اثر باشد تمام تلاش هاي ديگر و عوامل جانبي كارايي خود را از دست مي دهد. به همين منظور در اينجا سعي شده است مقايسه ي آشكار و شفافي بين روش هاي فعال و غير فعال در تبليغ به نمايش گذاشته شود.



[ صفحه 68]




پاورقي

[1] بيردوكسيل (ترجمه احديان 1377).

[2] پيام دين و روحانيت، سيد عباس حسيني قائم مقامي، روزنامه ايران 30 / 8 / 80.

[3] نظريه زباني نهج البلاغه، بررسي تمثيل در كلام امام علي (ع)، گروه انديشه روزنامه ايران، شماره 1987، مورخ 14 / 8 / 80.


بازگشت