اجازه ي پدر


زن اسير محبّت است. آن چيزي كه او را از پا درمي آورد و اسير مي كند اين است كه نغمه ي محبّت و صفا و وفا و عشق از دهان مردي بشنود،



[ صفحه 156]



خوش باوري او در اينجاست.

مردها نيز به اين نكته كاملاً واقفند و براي صيد دختران به خوبي از آن استفاده مي كنند. بنابراين زن تا مادامي كه دوشيزه است به سهولت زمزمه هاي محبّت مردان را باور مي كند. اينجاست كه لازم است دختر ناآزموده با پدرش كه از احساسات مردان بهتر آگاه است مشورت كند و لزوماً موافقت او را جلب كند.

اين نكته را نيز به خاطر بسپاريم كه اجازه ي مادر و برادر لازم نيست. [1] گرچه جلب رضايت آنان امري است پسنديده و صفابخش زندگي آينده و موافق احتياط.


پاورقي

[1] رساله ي توضيح المسائل / مسأله ي 2376.


بازگشت