فدايي ولايت


ولايتي كه براي پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم و ائمّه عليهم السلام مي باشد براي فقيه هم ثابت است. در اين مطلب هيچ شكّي نيست. [1] .

من هم مثل شما تعجّب كردم وقتي كه ديدم عدّه اي از بانوان پشت در خانه جمع شده اند. شما به من فرموديد: اسماء! ببين چه خبر است.

من رفتم و خبر آوردم كه: عدّه اي از زنان مهاجر و انصار به عيادت شما آمده اند.

عدّه شان زياد بود. وقتي دور بستر شما را گرفتند، اتاق كاملاً پر شد.

شما را ديدند كه پهلويتان شكسته بود، ميخ هاي در سينه تان را زخم آلود كرده بود.

بازويتان مجروح بود و صورتتان كبود!

يكي از آنان به نيابت از همه احوالتان را پرسيد:

اي دختر رسول خدا! با اين بيماري، شب را چگونه به صبح آورديد؟

- «از دنياي شما بيزارم و از مردان شما خشمگين.



[ صفحه 32]



چرا نگذاشتند حقّ در مركز رسالت قرار يابد؟ و چرا پايگاه خلافت نبوي را از منزل وحي دور كردند؟

همان منزلي كه محلّ فرود آمدن جبرئيل بود و پيكره ي رسالت بر پايه هاي آن استوار شده بود. چرا افراد مسلّط به امور دنيا و آخرت را كنار زدند و ديگران را جايگزين كردند؟

اين، بي ترديد زياني آشكار و بزرگ است.

چه چيز سبب شد كه از ابوالحسن ( علي عليه السلام) كينه به دل بگيرند و او را كنار بگذارند؟

من به شما مي گويم:

به اين دليل كه شمشير عدالت او خويش و بيگانه نمي شناخت.

به اين دليل كه او از مرگ هراس نداشت.

به اين دليل كه در مسير رضاي خدا از هيچ چيز باك نداشت و به هيچ كس رحم نمي كرد.

به اين دليل كه در كار خدا اهل سازش و مُداهنه و مدارا نبود.

سوگند به خدا اگر زمام امور را به او مي سپرديد، او كارها را سامان مي بخشيد و امّت را به آساني در مسير هدايت و سعادت قرار مي داد و به مقصد مي رساند و كمترين حقّي از كسي ضايع نمي شد.

او در پنهان و آشكار و در حضور يا غيبت مردم، خيرشان را مي خواست.

اهل استفاده شخصي از بيت المال نبود و از حُطام دنيا هم تنها به قدر نياز برمي گرفت؛ آب آن قدر كه تشنگي فرو بنشيند و غذايي مختصر آنقدر كه گرسنگي با آن مرتفع شود، همين و بس. [2] .



[ صفحه 33]




پاورقي

[1] ولايت فقيه (حضرت امام خميني قدس سره) / ص 149.

[2] گزيده اي از كشتي پهلو گرفته، سيّدمهدي شجاعي، صفحه 25 تا 130.


بازگشت