انتظار سبز
از مهالك در دو عالم اين صلات
اهل خود را مي دهد بي شك نجات [1] .
نامه را با اشك شوق گرفتم. مثل اين بود كه جبرئيل از آسمان نامه اي برايم آورده باشد.
مدت ها انتظار فرا رسيدن اين لحظه هاي خوش و معطر را كشيده بودم.
نامه را بر ديدگانم كشيدم و آن گاه با اشتياق آن را گشودم.
خط و امضاي آن درست بود، امام رضا (عليه السلام) به همه سوال هايم پاسخ داده بودند:
«(اي محمد بن سنان)... اين كه پرسيده اي چرا نماز، واجب شده است بايد بگويم حكمت هاي فراواني دارد:
نماز، اقرار به ربوبيت خداوند عزيز و بلند مرتبه است و هر گونه مثل و مانندي را از او نفي مي كند.
[ صفحه 76]
نماز، ايستادن در پيشگاه خداوند است با ذلت و مسكنت و خضوع و اعتراف.
نماز، پشيمان شدن از گناهان گذشته و درخواست بخشيدن آن ها از سوي خداست.
گذاشتن چهره بر زمين است براي بزرگداشت خداوند...
با نماز، فروتن هستي و افزوني در دين و دنيا را خواهاني.
با نماز، آقا و مدبر و آفريننده ي خود را فراموش نمي كني، در نتيجه در عيش و خوشگذراني ها فرو نمي روي و طغيان نمي كني.
با ياد خدا و ايستادن در مقابل او از گناهان و انواع فسادها و آلودگي ها باز داشته مي شوي.» [2] .
پاورقي
[1] ديوان اشعار رجاء اصفهاني، ص 24.
[2] بحار الانوار، جلد 79، ص 261 و 262.