دنياي جوان را هيچ كس جز جوان نمي داند، دنيايي است سبز در سبز و پر نشاط، همه چيز در نهايت لطافت و زيبايي در آن يافت مي شود:

شور و حرارت، عشق و اميد، تلاش و پشتكار، تفكر، تحقيق، تصميم، همت، بالندگي، تعاون و همكاري، دوستي، همدلي و همراهي.

جوان در اين دنياي با طراوت، زير شاخه هاي پر از شكوفه هاي اميد مي نشيند و به چشمه سار هستي مي نگرد، چشمه ساري كه تا بي نهايت امتداد يافته و همه جا را سر سبز كرده است.

راستي سرچشمه ي اين هستي كجاست؟ و به كجا خواهد انجاميد و...

جوان پس از تفكر و تحقيق به سرچشمه ي هستي، به خداوند متعال ايمان مي آورد.

رسالت پيامبران و امامان معصوم را باور مي كند.

روز قيامت را روز جدا شدن حق از باطل، و خوبان از بدان مي شناسد.

و قرآن را آخرين كتاب آسماني و سروش غيبي مي داند كه بر آخرين پيامبر خدا، حضرت محمد صلي الله عليه و آله و سلم نازل شده است.

جوان در سايه ي اعتقادات پاك خود به خدا و پاداش هاي اخروي علاقه مند مي شود و به جستجوي اسوه و شخصيت كاملي بر مي آيد كه او



[ صفحه 14]



را به اين هدف مقدس برساند.

خداوند به اين نياز جوان پاسخ مي گويد:

«قطعا براي شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقي نيكوست: براي آن كس ‍ كه به خدا و روز قيامت اميد دارد و خدا را فراوان ياد مي كند.» [1] .

وقتي جوان، پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را به عنوان اسوه و مقتداي خود برگزيد، خداوند او را موظف مي كند كه برنامه ها و بايدها و نبايدهاي زندگي را از او فرا گيرد و به آن ها عمل كند:

«آن چه را فرستاده ي او به شما داد، آن را بگيريد و از آن چه شما را باز داشت باز ايستيد.» [2] .

اين جاست كه جوان سليقه ي خود و ديگران را آگاهانه كنار مي گذارد و در مي يابد كه دستور پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را بايد سرلوحه ي زندگي خود قرار دهد.

پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز عترت خويش را پس از خود به عنوان اسوه و مقتدا معرفي مي كند و عترت نيز در زمان غيبت امام زمان (عليه السلام) اين رسالت را به دوش فقيهان و مراجع تقليد مي گذارد.

مرجع تقليد، رسالت بيان احكام و بايدها و نبايدهاي زندگي را به عهده مي گيرد، جوان با عشق و شعور به احكامي كه توسط مرجع تقليد خود بيان شده است حرمت مي نهد و به آن ها عمل مي كند تا به سعادت ابدي راه يابد.

كتابي كه پيش رو داريد، بر آن است كه شما جوانان عزيز را با بخشي از احكام ديني تان آشنا سازد.

به خاطر بسپاريد كه احكام اين كتاب بر اساس فتاواي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران حضرت امام خميني قدس سره تنظيم شده و در پاره اي از موارد به فتاواي مقام معظم رهبري (دام ظله) اشاره شده است.



[ صفحه 15]



شما مي توانيد رساله ي مرجع تقليد خود را تهيه و با راهنمايي مربي، دبير ديني و يا امام جماعت حكم مسائلي را كه در اين كتاب آمده است مطالعه كنيد و چنانچه در مسأله اي فتواي مرجع تقليد شما با آن چه كه در كتاب آمده است فرق داشت بر اساس همان فتواي مرجع تقليد خود عمل نماييد.

اين مطلب را نيز فراموش نكنيد كه ما از پيشنهادهاي شما عزيزان استقبال مي كنيم.