سجده هاي طولاني اصحاب ائمه


كم نيستند افرادي كه به اين پيشوايان معصوم عليهم السلام كه سياستمدار و رهبر بندگان و اركان و استوانه هاي بلادند و اگر نبودند زمين اهلش را به كام فرومي كشيد، تأسي جسته و سجده هاي طولاني و تذلل مستمر داشتند. به برخي از آنها توجه كنيد:

فضل بن شاذان گويد: داخل عراق شدم، شخصي را ديدم كه دوستش را مورد سرزنش قرار داده و به او مي گويد: تو مردي عائله مندي و ناچار مي بايست براي تأمين آنها كسبي داشته باشي، من مي ترسم كه سجده ي طولاني تو، به چشمانت آسيب



[ صفحه 177]



برساند. چون بر اين منوال سخن بسيار راند، دوستش در پاسخ گفت: سخن بسيار گفتي، واي بر تو، اگر چشم كسي به جهت سجده از دست مي رفت، بايد چشم ابن ابي عمير از دست برود، چه مي گويي درباره ي مردي كه بعد از نماز صبح به سجده شكر رفت و تا هنگام ظهر سر برنداشت؟

فضل بن شاذان بر محمد بن ابي عمير داخل شد و او را در سجده يافت، محمد سجده را طول داد، چون سر برداشت، فضل طول سجده ي او را يادآور شد، محمد گفت: چگونه بودي اگر «جميل بن دراج» را مي ديدي! سپس گفت كه بر جميل وارد شده او را در حال سجده يافته است، وي سجده ي خود را بسيار طولاني كرده و چون سر برداشته گفته است: چقدر سجده را طولاني كردي؟ و او در جواب گفته كه چگونه بودي اگر «معروف بن خربوذ» را مي ديدي.

نيز فضل بن شاذان ورد زبانش اين بود كه: حسن بن فضال عابدترين اهل روزگار خود و سجده اش طولاني تر از همه بود. [1] .

هرگز نبايد از آنچه در اين باره ذكر شد يا مي شود، شگفت زده شد؛ زيرا عاشق از مناجات با معشوقش لذت مي برد و نزديك ترين حال وصل همان سجده است، سجودي كه تجلي گاه فروتني و مستلزم ترقي و رسيدن به محبوب واقعي است.


پاورقي

[1] ر. ك: جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 455، ح 3651،3652،3653.


بازگشت