سجده ي عزت


جوينده ي عزت بايد بداند كه همه ي عزت از آن خداوند است و به چيزي از آن دست نمي يابد جز آن كه عزت را از خود و ديگران - يعني از ما سوي الله - نفي كند. اين معنا در حال سجده كه همراه با تمثل ذلت عبد در قول و فعل است، تجلي مي يابد. هماهنگي قول و فعل در سجده، گواه راستين ذلت سجده كننده است، و سبب كسب عزتي مي شود كه [ويژگي ذاتي خداوند به شمار مي رود و] براي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم و



[ صفحه 176]



مؤمنان عرضي است.

شايد از همين قبيل باشد فرمايش امام صادق عليه السلام به اسحاق بن عمار: من بستر پدرم (امام باقر عليه السلام) را آماده مي كردم و منتظر آمدن او مي ماندم، هنگامي كه ايشان به بستر رفته و مي خوابيد، من به بستر مي رفتم. شبي اين انتظار به درازا كشيد، در جستجوي پدر به مسجد آمدم، و اين بعد از برنامه وعظ ايشان و هدايت مردم بود، ايشان را در مسجد به حال سجده يافتم و شخص ديگري در مسجد نبود، صداي ناله ي ايشان را شنيدم كه مي گفت: «سبحانك اللهم أنت ربي حقا حقا، سجدت لك يا رب تعبدا ورقا، أللهم ان عملي ضعيف فضاعفه لي، أللهم قني عذابك يوم تبعث عبادك، و تب علي انك أنت التواب الرحيم» [1] ؛ خدايا تو منزهي، تو به حقيقت پروردگار بر حق من هستي، پروردگارا براي تو از روي عبوديت و بندگي سجده گزاردم، خدايا كردارم ناچيز است، چند برابر گردان، بارالها در روزي كه بندگانت را برمي انگيزي، مرا از عذابت رهايي بخش و ببخشاي، همانا تو بسيار توبه پذير و مهرباني.


پاورقي

[1] جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 462، ح 3678.


بازگشت