حال نمازگزار در نماز


نمازگزار چون در كمال ذلت اطراف كعبه ي عزت ربوبي گردش مي كند، و گرد عرش



[ صفحه 121]



ملكوت و كرسي جبروت با همه ي سرشكستگي، خواري، ذلت و فروتني مي گردد و نزد خداي سبحان به منتهاي كوچكي و خردي قرار مي گيرد، از اين رو حالات خويش را در نماز زينت نمي دهد، بلكه بنده اي در همه ي احوال خاكسار است و بدين گونه مشمول اين آيه است: (الذين يذكرون الله قياما و قعودا و علي جنوبهم...). [1] .

چنان كه آن كس كه قادر بر قيام است و مي تواند بايستد، و آن كس كه بر نشستن تواناست و نمي تواند بايستد، و همين طور كسي كه به پهلو آرميده يا به پشت خوابيده و از نشستن ناتوان است، نيز مشمول آيه ي مزبور است؛ زيرا از مولايمان حضرت باقر عليه السلام روايت شده كه فرمود: شخص سالم نمازش را ايستاده يا نشسته مي خواند، بيمار نشسته نماز مي گزارد، و آن كس كه از او ناتوان تر است، در حالي كه به پهلو آرميده نماز مي خواند. [2] .

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيز فرمود: بيمار نمازش را ايستاده مي خواند و اگر نتوانست، نشسته بجا مي آورد، و چنانچه نتوانست، به پهلوي راست نماز مي خواند و اگر باز هم نتوانست، به پهلوي چپ آرميده و نماز مي گزارد، و اگر نتوانست، بايد به پشت خوابيده و با اشاره نماز بخواند و صورت خويش را به جانب قبله قرار مي دهد، و سجودش را با اشاره اي فروتر از اشاره ركوع مي گزارد. [3] .

از اينجا روشن مي شود، آن خضوع و فروتني كه روح نماز را تشكيل مي دهد، در همه ي احوال و افراد نماز متبلور است. آري هر يك از ركوع و سجود ويژگي مخصوصي به خود دارند؛ زيرا در حديث آمده است: «ان العبادة العظمي هي



[ صفحه 122]



الركوع و السجود». [4] ركوع و سجود با هم تلازم دارند؛ زيرا هيچ نمازي نيست كه داراي ركوع باشد، ولي سجده در آن نباشد. [5] .

همان طور كه تأويل كشيدن گردن در ركوع اين است كه به خدا ايمان دارم هر چند گردنم زده شود، تأويل اصل ركوع نيز همين است، چنان كه از اميرالمؤمنين عليه السلام سؤال شد معناي ركوع چيست؟ فرمود: «معناه آمنت بك و لو ضربت عنقي». [6] ذكر مستحبي ماثور ركوع نيز با اين تأويل تناسب دارد، چنان كه از امام باقر عليه السلام نقل شده كه فرمود: هر گاه خواستي ركوع بجا آوري در حال ايستاده بگو: «الله أكبر» سپس ركوع كن و بگو: «اللهم لك ركعت، و لك أسلمت، و بك آمنت، و عليك توكلت، و أنت ربي، خشع لك قلبي و سمعي و بصري و شعري و بشري و لحمي و دمي و مخي و عصبي و عظامي و ما أقلته قدماي، غير مستنكف و لا مستكبر و لا مستحسر، سبحان ربي العظيم و بحمده...»؛ [7] يعني خدايا براي تو ركوع كردم و تسليم تو شدم، به تو گرويدم و بر تو توكل كردم، تو پروردگار من هستي، قلب، گوش، چشم، مو، پوست، گوشت، خون، مغز، اعصاب و استخوان هايم و آنچه پاهايم برداشت با همه ي وجود خاشع تو هستند، بدون هيچ انكار و تكبر و ماندگي، منزه است پروردگار بزرگم و من ستايش او مي گويم.

تأويل و پيام مشترك بين اصل ركوع و كشيدن گردن در ركوع، اعلام پابرجا بودن بر ايمان است - هر چند مشكلي پيش بيايد - و تفاوت اين دودر آماده سازي مبادي و مقدمات است و همان گونه كه ركوع، براي خداوند متعال فروتني به حساب مي آيد، سر برداشتن از ركوع نيز تواضع به خداوند و ايستادگي بر امتثال فرمان



[ صفحه 123]



اوست [8] ، چنان كه گذشت.

درباره ي اهميت ركوع و سجود در نماز اسحاق بن عمار گويد: از امام صادق عليه السلام شنيدم كه خانواده و زنان خويش را موعظه مي كرد و مي فرمود: «لا تقلن في ركوعكن و سجودكن أقل من ثلاث تسبيحات، فانكن ان فعلتن، لم يكن أحسن عملا منكن»؛ [9] يعني در ركوع و سجودتان كمتر از سه سبحان الله مگوييد، به راستي كه اگر چنين كنيد، كسي از شما نيكوكارتر نيست.


پاورقي

[1] سوره ي آل عمران، آيه ي 191؛ همانان كه خدا را در همه ي احوال، ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده، ياد مي كنند.

[2] جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 72، ح 2405.

[3] همان، ص 72، ح 2407.

[4] جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 193؛ به راستي عبادت بزرگ، همان ركوع و سجود است.

[5] همان، ص 195.

[6] همان، ص 199، ح 2857.؛ خدايا به تو ايمان آوردم، گرچه گردنم را بزني.

[7] همان، ص 196، ح 2841.

[8] جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 223.

[9] همان، ص 209، ح 2894.


بازگشت