نيت ظاهري و باطني


بايد دانست نيتي كه اهل ظاهر مطرح مي كنند، همان اخطار به ذهن است كه چيزي جز وجود ذهني نيست، و چنان كه گفته شده نيت به حمل اولي است كه در واقع و به حمل شايع صناعي، غفلت و فراموشي است، اما عملي كه بر پايه اين نيت درخارج پديد مي آيد عادت است نه عبادت؛ زيرا اين نيت، همان وجود ذهني بي اثر است و انگيزه ايجاد نمي كند، وگرنه در اثناي آن شك، فراموشي، افزودن، كاستن و امثال آن، كه مردم بدان ها گرفتارند، راه نمي يافت. بلكه مهم در نيت برانگيخته شدن روح، از عادت به جانب عبادت است، به گونه اي كه قرائت، ركوع و سجود به جا نياورد و در وضو نشويد و مسح نكشد، جز به انگيزه ي آن امر قلبي.

اين انگيزش، تنها از قلبي رخ مي نمايد كه در آن جز خدا نباشد، از اين قلب در متون ديني به «قلب سليم» تعبير مي شود، چنان كه كليني - قدس سره - مي گويد: راوي، تفسير اين آيه را از معصوم پرسيد: (الا من أتي الله بقلب سليم)، فرمود: قلب سليم دلي است كه پروردگارش را ملاقات مي كند، و در آن دل كسي جز خدا نباشد، سپس فرمود: هر قلبي كه در آن شرك يا شك باشد ساقط است، خداوند زهد و بي رغبتي به دنيا را خواسته است تا دلهاشان براي آخرت تهي از غير باشد. [1] قطب راوندي در كتاب لب اللباب نقل كرده است كه از پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم پرسيدند: قلب سليم چيست؟ فرمود: ديني خالص از شك و هوي و عملي بدون پيرايه ي سمعه و



[ صفحه 75]



ريا. [2] .

وقتي قلب جايگاه شماري از هدفها و غرضهايي باشد كه دنيا دوستي آنها را گردآورده است، چگونه عمل صادر از بنده مي تواند فقط براي خدا تحقق يابد؟ و چون رسيدن به مرتبه ي اخلاص بسي دشوار و سخت است، به زهد و مانند آن فرمان داده شده، نه براي خود زهد است، بلكه براي رسيدن به آن هدف والا، يعني اخلاص است.

اخلاص بدان معنا كه رازي از رازهاي خداوند به حساب آيد، امري ذهني و مفهومي حصولي نيست، بلكه امري خارجي و حضوري است، از اين رو نزد خداوند سبحان مقامي بس رفيع است، و كسي به آن مقام بار نمي يابد جز آن كه رداي شريف عشق و محبت را پوشيده باشد، يعني محبوب و معشوق خداوند شود، پس از آن كه محب و دوستدار خداوند بوده است.

قبلا اين نكته گذشت كه فرق است ميان عبادت بردگان و عبادت آزمندان تجارت پيشه، و نيز بين عبادت محبان آزادمرد؛ چه رسد به عبادت محبوبان و معشوقان الهي، به ويژه اگر به رتبه ي پاكدلان و مخلصاني برسند كه چون تلاش و كوشش كنند و از غير خدا به سوي خداوند مهاجرت نمايند، خداي متعال آنان را براي خود خالص مي گرداند و آنان به مقام مخلصان راه مي يابند. از اينجا روح نيت و نهان آن كه روح و راز عمل است، روشن مي گردد.

عمل به نيت زنده است، و نيت به سر آنكه اخلاص باشد زنده است. اخلاص هم رازي از رازهاي خداوند است و خداي تعالي آن را در دل كسي قرار مي دهد كه دوستش دارد، پاكدل خالص نيز جز خدا هيچ كس ديگر - از خود گرفته تا ديگري - را دوست نمي دارد.



[ صفحه 76]




پاورقي

[1] جامع أحاديث الشيعة، ج 1، ص 361، ح 707.

[2] جامع أحاديث الشيعة، ج 1، ص 361، ح 707.


بازگشت