چهره ي ملكوتي حديث


اوصاف جمال [1] حق تعالي عين اوصاف جلال اوست؛ زيرا تكبير گرچه از صفات ثبوتيه و جمال است، ولي بازگشت آن به وصف سلبي جلالي است - چنان كه عكس آن، يعني بازگشت صفات سلبي به ثبوتي نيز تصور دارد - بدين گونه كه تكبير عبارت از منزه دانستن خدا از اوصاف ممكنات است، و بدون شك اوصاف الهي اموري تكويني و خارجي است، اما اوصافي كه از آنها به عنوان تأويل تكبيرهاي هفت گانه تعبير مي شود، به شكل تكبيرهاي افتتاحي تجلي و تنزل يافته است، بنابراين، سر و نهان آنها امري حقيقي است نه اعتباري.

نمازگزار بايد پس از شناخت نماز و هدف والاي آن، جان را به آداب نماز بيارايد تا به آن تأويل دست يازد، و آگاه گردد كه تعدد آن تكبيرات از باب تأكيد يك تكبير نيست، بلكه هر يك از آنها معناي ويژه اي دارد كه غير از معناي ديگري است، چنان كه تعدد واژه ي «وحده وحده وحده» در دعا، براي تأكيد نيست، بلكه هر يك از آنها ناظر به مرتبه اي خاص از توحيد ذاتي، صفاتي و افعالي است.

اما بحث از ساير فقره هاي حديث، چون اسرار ركوع، سجود و...، به زودي در جاي خود خواهد آمد.

مقصود اين كه تكبيرهاي هفتگانه ي آغازين نماز داراي رازهايي است كه در معراج تحقق يافته است، و سپس به عالم تشريع و اعتبار تجلي كرده و فرود آمده است.



[ صفحه 56]



اين رازها مختص به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نيست، بلكه شامل هر مكلف نمازگزار مي شود و نماز كسي كه از تأويل اين تكبيرات بي خبر باشد، ناقص است.


پاورقي

[1] صفات ثبوتي خداوند همچون عالم، قادر، حي، مريد، مدرك، سميع و بصير را صفات جمال مي نامند، و صفات سلبي او را چونان جسم، تركيب، ديده شدن، محل و انباز داشتن صفات جلال مي خوانند (م).


بازگشت