حديث اول


حضرت ابي الحسن موسي بن جعفر عليهماالسلام علت تكبيرهاي افتتاحي نماز را چنين بيان فرمود: «ان النبي صلي الله عليه و آله و سلم لما اسري به الي السماء قطع سبعة حجب، فكبر عند كل



[ صفحه 52]



حجاب تكبيرة فأوصله الله عزوجل بذلك الي منتهي الكرامة»؛ [1] ؛ نبي گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم چون شبانگاه به آسمان برده شد، از هفت حجاب گذشت و نزد هر حجاب يك تكبير گفت، از اين رو خداوند - عزوجل - او را به نهايت بزرگواري رساند.

بايد دانست كه حجاب گاهي تاريك و گاهي نوراني است؛ حجاب تاريك عبارت است از جهان ماده و ماديات و حجاب نوري همان وجود نوراني است كه نور چيره ي آن مانع از ادراك آن يا ادراك فراسوي آن است. انسان سالك، وقتي از ماده و شئون مادي به فراز آيد و برتر از موجود نوري گردد، ادراك آن حجاب و دست يازي به فراسوي آن براي وي آسان مي گردد، و اين همان معناي دريدن حجاب است، زيرا دريدن هر حجابي، متناسب با همان حجاب است.

چون معراج در فضاي نور و همسايگي نزديك پروردگار به وقوع پيوسته است پس در آنجا حجابي جز حجاب نوري نبوده، و حجاب نوري نيز جز با نور چيره درهم نمي شكند، و چون نور مانع در آنجا امري موجود و تكويني بود، ناچار بايد چيزي نيز كه آن حجاب را درمي نوردد موجودي تكويني باشد كه دست جعل اعتباري بدان راه نيافته باشد.

تكبير در آنجا نقش دريدن حجاب نوري دارد، لذا داراي حقيقتي عيني است كه بر غير خود چيره است، و چون تعداد اين حجابها هفت تاست و در طول هم قرار گرفته اند، نه در عرض هم، و هر گاه حجابي پاره شود، مرتبه اي از تقرب حاصل مي آيد كه پيش از آن نبوده، لاجرم ميان تكبيرهاي هفتگانه نيز كه نقش پاره كردن حجاب ها را دارند تمايز و جدايي طولي وجود دارد، نه تمايز عرضي. پس، هر گاه نمازگزار تكبير مي گويد درجه اي در مناجات به مولايش نزديك مي شود، نزديكي كه پيش از اين حاصل نشده بود؛ بنابراين، درجات قرب به خداوند متعال نيز طولي است.



[ صفحه 53]



چون حجاب موجودي خارجي و پاره كردن آن نيز خارجي است، و روشن شد كه نظام هستي، همان نظامي است كه بر پايه علت و معلول استوار شده و در جاي خود ثابت است كه بايد علت قوي تر از معلولش باشد، از اين رو ممكن نيست تلفظ به تكبيري كه اعتباري است بتواند اثر بگذارد، و يا تصور تكبير كه موجودي ذهني است بتواند تأثيرگذار در موجود خارجي فراتر باشد، بلكه مؤثر در آن همان راز تكبير است كه خود موجودي خارجي و تكويني است. به اين راز جز با رعايت آداب نماز نمي توان دست يافت، آدابي كه فراهم آمده از حضور قلب است و حضور قلب، در پي خضوع و فروتني اعضا و جوارح به دست مي آيد.


پاورقي

[1] جامع أحاديث الشيعة، ج 5، ص 59، ح 2377 از من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 305.


بازگشت