فلسفه نماز از ديدگاه ائمه معصومين


ائمه هدي (عليهم السلام) براي هر يك از احكام، فلسفه اي مطابق فهم و ادراك مردم معاصر خود بيان نموده اند كه ما در اينجا به اختصار



[ صفحه 35]



به ذكر نمونه هايي از آن مي پردازيم:

پيامبر گرامي اسلام (ص) فرمود: «بدان جهت نماز واجب گرديده و به حج و طواف امر شده است كه ذكر الله تحقق يابد.»

امام متقيان اميرمؤمنان علي (ع) در نهج البلاغه مي فرمايد:

خداوند نماز را براي پاك ساختن از تكبر قرار داد... با نماز به خدا نزديك شويد، نماز گناهان را مانند ريختن برگ درختان مي ريزد و انسان را رها و آزاد مي سازد همانند رها كردن بند (از گردن چهارپايان).

همسر آن رادمرد تاريخ، فاطمه زهرا (س) در خطبه معروف خود مي فرمايد:

خداي تعالي نماز را واجب فرمود، تا انسان از كبر و منيت و خودبيني پاكيزه شود.

هشام بن حكم، از امام صادق (ع) پرسيد:

فلسفه نماز چيست كه مردم را از كسب و كار باز داشته و موجبات زحمات و رنج و تعب ابدان آنها مي گردد؟

حضرت فرمود:

نماز فلسفه هاي بسياري دارد، از جمله آنها اين است كه اگر مردم يله و رها بودند و به ياد رسول و خدا نبودند و فقط قرآن در ميان آنها بود هر آينه اين امت مثل امم گذشته بودند، زيرا امم گذشته دين را گرفتند و كتاب و انبياء را رها كردند و آنها را كشتند، پس دين آنها مندرس و كهنه شده و رفتند آنجا كه بايد بروند. خداي تبارك و تعالي اراده كرده كه اين امت، دين حضرت محمد (ص)



[ صفحه 36]



را فراموش نكنند، لذا خداي تعالي نماز را بر اين امت واجب كرده تا اينكه هر روز پنج مرتبه ياد رسول خدا كنند و نام مبارك آن حضرت را بر زبان برانند و از نماز مستعد و آماده شده و يادي از خدا كنند كه از پروردگار غافل نشده و او را فراموش نكرده و اسم خدا متروك نشود. [1] .

هشام بن حكم مي گويد:

از امام كاظم (ع) سؤال نمودم چرا در آغاز نماز تكبير مستحب است و چرا در ذكر ركوع مي گوييم: «سبحان ربي العظيم و بحمده»

و نيز در سجده مي گوييم: «سبحان ربي الأعلي و بحمده»

فرمود: «خداوند آسمانهاي هفتگانه را آفريد و زمين را هفت طبقه كرده و پرده هايي را هفت عدد قرار داد، وقتي كه رسول خدا (ص) در شب معراج به آخرين نقطه اصلي رسيد، يكي از پرده ها به رويش گشوده شد، حضرت تكبير گفت:... پرده دوم برداشته شد، حضرت تكبير گفت... پرده سوم و چهارم و پنجم و ششم و هفتم به همين ترتيب پس از گشودن هر پرده اي تكبير گفت، وقتي پس از گشودن پرده هفتم، عظمت خدا را ديد لرزه بر اندامش افتاد و خم گرديد و دستها بر زانوي مبارك گذارد و فرمود: «سبحان ربي العظيم و بحمده.»؛ پاك و منزه است پروردگار بزرگوار من و حمد و سپاس مي كنم او را وقتي كه از حال ركوع برخاست و ايستاد، عظمتي ديگر بالاتر از عظمت اول از خدا ديد، بر سجده افتاده و گفت: «سبحان ربي الأعلي و بحمده» پاك و منزه است پروردگار اعلا و با عظمت و من او را حمد و سپاس مي گويم. تا هفت بار اين جمله را گفت، لرزه از اندامش رفع



[ صفحه 37]



شد. [2] .

امام رضا (ع) فرمود:

همانا علت واجب شدن نماز اقرار به ربوبيت خداوند عزوجل است و نفي نظير شرك براي خداوند و ايستادن انسان در برابر او با حال تضرع و مسكنت و فروتني و خضوع و اعتراف به گناهان و نيز درخواست عفو از تقصيرات و برطرف ساختن آثار گناهان است كه شخص در گذشته مرتكب شده و صورت نهادن بر زمين است و هر روز به خاطر بزرگداشت. خداوند جل جلاله، و ديگر آنكه (نماز سبب مي شود) بنده پيوسته به ياد خدا باشد و او را فراموش نكند، طاغي و ياغي نباشد، و با خشوع و تذلل و رغبت خواستار فزوني بهره خود در دين و دنيا باشد و علاوه بر اينها انسان با نماز، بر خود واجب مي سازد كه پيوسته و شبانه روز در مقام بندگي و به ياد خداوند متعال باشد، و همين نمازگزاردن شخص در پيشگاه پروردگار (عزوجل) خود، بازدارنده او از گناهان است و او را از فسادهاي گوناگون مانع مي شود... و فلسفه سجده بر خاك آن است كه غرور و طغيان و خودخواهي را از خود دور كنيم و به ياد خداي يكتا باشيم و از گناهان و نارواييها به دور باشيم. [3] .

حضرت در جايي ديگر درباره فلسفه نماز آيات فرمود:

براي گرفتن خورشيد (و ماه) نماز خواندن واجب است، چون پيدايش اين حادثه از آيات پروردگار



[ صفحه 38]



مي باشد و معلوم نيست كه به عنوان رحمت ظاهر شده يا براي عذاب مردم، پس رسول اكرم (ص) دوست دارد كه افراد امتش در وقت گرفتن خورشيد (و ماه) به سوي آفريدگار رحم كننده خود پناهنده شوند و به او استغاثه نمايند تا خداوند شر اين حادثه را از آنها دور كند و از آثار نامطلوب آن حفظشان نمايد. [4] .



[ صفحه 41]




پاورقي

[1] فلسفه احكام از نظر علوم جديد، محمد جواد نجفي به نقل از علل الشرايع، ج 2.

[2] داستانها و پندها، ج 4، به نقل از علل الشرايع.

[3] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 322 و وسائل الشيعه، ج 3، ص 4.

[4] چون ياد خدا به انسان آرامش مي دهد، پس از وقوع حادثه اي طبيعي، ممكن است مقداري ترس و اضطراب بر انسان مستولي گردد كه نماز در آن هنگام بهترين وسيله اي است كه آدمي مي تواند با توسل به آن (به شرطي كه با حضور قلب باشد) به آرامش روحي و رواني دست يابد.


بازگشت