شرايط صحت عبادت


هدف درست و شكل صحيح عبادت، دو عامل مهم در صحت آن است. يعني هم مقصود از عبادت، بايد رضاي خدا و قصد قربت و انجام فرمان الهي باشد، نه جلب نظر مردم و ريا و خودنمايي، و هم صورت ظاهري آن، طبق دستور باشد، حتي در جزئيات آن.

عمل خالص و نيت خدايي در عبادات، آن است كه چشمداشت تمجيد و تشكر از مردم نداشته باشيم، براي خدا كار كنيم و اجر خود را در بندگي و اطاعت، از او بخواهيم.

امام صادق عليه السلام فرمود: «والعمل الخالص الذي لا تريد ان تحمدك عليه احد الا الله» [1] .

عمل خالص عملي است كه در انجامش، جز از خدا، از احدي انتظار سپاس و ستايش نداشته باشي.

عامل ديگر صحت عبادت به شكل آن مربوط است، يعني عمل، طبق آنچه گفته اند و مطابق دستور شرع باشد، نه براساس ذوق و سليقه ي شخصي يا مد روز يا پسند مردم. اينكه مثلا نماز را چگونه بايد خواند، كجا آهسته و كجا بلند، كجا نشسته و كجا ايستاده، كجا چهار ركعت و كجا دو ركعت، و... همه طبق دستور باشد، گرچه همه عبادت است.



[ صفحه 27]



رسول خدا صلي الله عليه و آله فرموده است:

«لاقول و لا عمل و لا نية الا باصابة السنة» [2] هيچ ارزشي براي گفته ها و عمل ها نيست، مگر آنجا كه به سنت برسيم و متعبد باشيم و طبق دستور، عمل كنيم.

اگر به شما بگويند در صد قدمي گنجي است كه مي توانيد استخراج و تصاحب كنيد، اگر 98 قدم يا 102 قدم برويد و حفر كنيد، به گنج دست نخواهيد يافت و رنج بيهوده كشيده ايد.

در گرفتن شماره ي تلفن، يك شماره كم و زياد، تماس را با خانه يا اداره ي ديگري برقرار مي كند و كليد، اگر يك دندانه كم يا زياد يا جابجا ساخته شود، قفل را نخواهد گشود.

اما كساني از روي انحراف، در شك عبادت خدا تغييراتي مي دهند. اين تغيير دادن ها گاهي از روي لجاجت است، گاهي روشنفكر مآبي علت آن است، گاهي مقدس مآبي و كلاه شرعي سبب آن مي شود و گاهي جهالت و ناداني يا عوامل ديگر.

«تعبد» آن است كه حتي در شكل عمل هم، آنگونه كه دستور دين است، بي كم و كاست، عمل كنيم تا به مفهوم صحيح، «بندگي» كرده باشيم.



[ صفحه 28]




پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 70، ص 230.

[2] قصارالجمل، ج 2، ص 73.


بازگشت