شك در خواندن يا نخواندن نماز


تازه گل يا پوچ حسابي گرم شده بود كه صادق جاش رو با جلال عوض كرد. دو ركعت نماز خوند و برگشت. مي گفت: قضاي نماز صبحم بود. خوندمش كه يادم نره. صبح خواب مونده بودم.

وسط بازي همه اش به اين فكر بودم كه نماز صبحم رو خوندم يا نه. هرچي فكر كردم يادم نيومد. من ناهار ظهرم يادم نيست چه برسه به نماز صبح.

از صادق پرسيدم. مي گفت: اگه بعد از گذشتن وقت نماز شك كني كه نماز رو خوندي يا نه لازم نيست قضاي اون نماز رو بخوني. [1] .



[ صفحه 147]




پاورقي

[1] توضيح المسائل امام خميني (ره)، مسأله 1167، قسمت سوم.


بازگشت