در آستان نيايش
صداي روشن تو
شروع مشرقيِ آفتاب هاي جهان
در اين سكوت شبانه،
هزار مرتبه صبح
پر از نسيم و طراوت
صداي روشن تو
آبشار سيالي
پر از زلالِ تر و تازگي ست
كه در ادامه ي آن است
آب هاي جهان
تمام دشت
در آستان نيايش
پر است از دَم تو
در آن دقايق ناب
ترنم شفاف!
فرات، زمزمه نوش ِ زلال زمزم تو.
[ صفحه 74]