وسيله ي تقرب به خدا
در خطبه اي كه آن حضرت، اركان دين و اسلام را برشمرده است، از جمله ي برترين امور و كارهايي كه وسيله ي تقرب به آستان الهي است، در كنار ايمان، جهاد، توحيد و اخلاص، نماز را هم مي شمارد. [1] اينكه از نماز با عنوان «ركن» ياد شده، دليل اهميت بسيار اين فريضه ي ديني است.
نماز، پاسخ به نداي ابراهيم خليل و حضرت محمد صلي الله عليه و آله است، هماهنگي و همراهي و هم صدايي با همه ي كائنات است كه پيوسته با زبان فطرت و با زبان خاموش، تسبيح گوي خدايند. قبله و كعبه، رمز وحدت و يكپارچگي است و نماز، صحنه و تجليگاه اين هماهنگي است.
حق نماز را بايد شناخت و آن را ادا كرد. حق نماز بسيار و عظيم است و جز با اهتمام ورزيدن و جدي گرفتن و سهل انگاري نكردن ادا نمي شود. علي عليه السلام در اين باره مي فرمايد:
«حق نماز را كساني از مؤمنان مي شناسند كه نه زيور و كالاي دنيوي آنان را از نماز بازمي دارد و مشغول مي سازد، نه نور چشمي هايي از فرزندان و ثروت، «مرداني كه نه تجارت و نه داد و ستد، آنان را از ياد خدا و برپايي نماز و پرداخت زكات، بازنمي دارد و سرگرم نمي كند.» [2] .
[ صفحه 31]
نماز، سپاس بندگان عارف و صاحبدل و نعمت شناس، به درگاه معبود بي همتاست كه دلها همه در گرو محبت اوست و كيست كه اندك معرفتي داشته باشد و از اين «چشمه ي ياد» ننوشد؟
مبند دل به كسي، جز به مهر آن معبود
ز «خلق» و «خود» بگذر، رو به آستان «خدا» كن
تويي كه بنده ي آن آفريدگار كريمي
دل از تباهي و غفلت، ز دام و دانه جدا كن
به اشك نيمه شبي، ناله ي سحرگاهي
و يا به سجده ي شكري،
سپاس نعمت بي منتهايش، ادا كن.
[ صفحه 32]
پاورقي
[1] نهج البلاغه، خطبه ي 110 «ان أفضل ما توسل به المتوسلون الي الله... و اقام الصلاة.».
[2] نهج البلاغه، خطبه ي 199: «و قد عرف حقها رجال من المؤمنين، الذين لا تشغلهم عنها زينة متاع و لا قرة عين من ولد و لا مال، يقول الله سبحانه:«رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة.».