نشاط براي عبادت


عبادت، ابراز بندگي در پيشگاه معبود است.

اين نيايش و پرستش، هر چه عاشقانه تر و خاشعانه تر باشد و هر چه با آمادگي روحي بيشتر انجام گيرد، هم سازنده تر است، هم بنده را به خدا نزديك تر مي كند. از اين رو، بهترين اوقات و حالات را بايد براي آن اختصاص داد و در اولويت بندي اوقات براي كارها، ناب ترين و بانشاط ترين فرصتها را مخصوص بندگي خدا قرار داد.

امام علي عليه السلام مي فرمايد:

ميان خود و خدايت، بهترين وقتها و سرشارترين بخشها را براي عبادت خود قرار بده، هر چند كه اگر نيت خوب و شايسته باشد، همه ي آنها براي خداست: «و اجعل لنفسك فيما بينك و بين الله افضل تلك الاوقات...» [1] .

و اين، برنامه ريزي دقيق براي عبادت را مي طلبد.

دل، گاهي آمادگي دارد، گاهي بي رغبت است. عبادتها هم گاهي واجب است، گاهي مستحب. اگر آمادگي روحي و نشاط بندگي باشد، مي توان علاوه بر واجبات، به نافله ها هم پرداخت. ولي اگر دل، حالت «اقبال» و آمادگي ندارد، بايد به همان قدر واجب بسنده كرد، وگرنه دل زدگي ايجاد مي كند. توصيه ي حضرت در اين باره چنين است:

«ان للقلوب اقبالا و ادبارا، فاذا أقبلت فاحملوها علي النوافل، و اذا أدبرت فاقتصروا بها علي الفرائض.» [2] .



[ صفحه 20]



دلها حالت اقبال و ادبار دارد. هر گاه دلها اقبال داشت و مشتاق عبادت بود، آنها را به نوافل واداريد و اگر حالت ادبار و رويگرداني داشت، به همان واجبات اكتفا كنيد.

نبايد عبادت را به خود تحميل كرد، چون از خاصيت مي افتد. عبادت تحميلي چه بر خود، چه بر ديگران، موجب دل زدگي و بيزاري و گريز مي شود. آن امام در جاهاي ديگر هم بر اين حقيقت توصيه فرموده كه اگر «نوافل»، به «فرايض» ضرر بزند، آن نافله ها را رها كنيد، [3] و اساسا چنين كارهاي مستحبي موجب قرب به خدا نمي شود. [4] انجام عبادتهاي مستحب آنجا توصيه شده كه به واجبات لطمه نزند و بي رغبتي ايجاد نكند. شوق بندگي و علاقه به عبادت، هم آن را سازنده مي كند، هم ضامن تداوم و استمرار آن مي شود.

اين به آن معني نيست كه اگر ميل به عبادت نداشتيم، كلا از پرستش چشم بپوشيم و رابطه را با معبود قطع كنيم، بلكه بايد اين زمينه ي روحي و بستر مناسب را فراهم كرد و نفس را آماده ساخت و بر سر شوق آورد. تعبير حضرت علي عليه السلام اين است كه در اين زمينه به خودت نيرنگ بزن، يعني با نقشه ها و برنامه هايي زمينه ي مناسب را به تدريج فراهم آور. مثلا به خودت خطاب كن كه لازم نيست زياد قرآن بخواني يا فلان عبادت را انجام دهي، بلكه فقط روزي يك صفحه قرآن يا دو ركعت نماز مستحبي بخوان، تا نفس تو نهراسد، نگريزد، احساس دشواري نكند و به تدريج بتواني او را به عبادتهاي فراتر از واجب مأنوس سازي و اشتياقش را بيفزايي.

كلام حضرت چنين است:

«در عبادت با خود خدعه كن، با خودت مدارا كن، نفس خود را به زور



[ صفحه 21]



وادار به عبادت مكن، نرمش نشان بده و نشاط آن را ملاحظه كن، مگر آنكه عبادت واجب باشد كه از انجام آن چاره اي نيست و از اداي آن نمي توان شانه خالي كرد و آن را سست گرفت.» [5] .

همان گونه كه در حركات ورزشي، نبايد بيش از حد توان و آمادگي جسمي، به خود فشار آورد، وگرنه ورزش به جاي رشد دادن به عضلات، سبب فرسودگي مي شود، در عبادت هم بايد ميل و آمادگي و كشش را رعايت كرد و با تمرين و ممارست بر آن افزود و ميل به عبادت را بيشتر ساخت، تا تضمين و پشتوانه اي براي ادامه باشد.

مهم آن است كه يك مسلمان، به «عبادت خدا» اهتمام ورزد و به عنوان يك برنامه ي تربيتي و تهذيبي، آن را در برنامه هاي روزانه اش بگنجاند و وقت مناسبي به آن اختصاص دهد و اين انس با خدا و پرستش روزانه را وسيله ي اعتلاي روح و قرب به خدا و دوري از وسوسه هاي شيطان و آفات اخلاقي قرار دهد. اگر اين «خلأ معنوي» با عبادت پر نشود، شيطان در پي نفوذ به قلمرو فكر و زندگي انسان مي افتد.

امام علي عليه السلام در برنامه ريزي عبادي و روزانه اين توصيه را مي فرمايد:

«للمؤمن ثلاث ساعات: فساعة يناجي فيها ربه، و ساعة يرم معاشه و ساعة يخلي بين نفسه و بين لذتها فيما يحل و يجمل». [6] .

مؤمن را سه ساعت است: ساعتي كه در آن با پروردگارش خلوت و مناجات مي كند، ساعتي كه به كار معاش و تأمين زندگي مي پردازد و ساعتي كه به لذت حلال و نيكو [و تفريحات سالم] مي پردازد.

اختصاص دادن اوقات ويژه و مخصوص براي عبادت، تأمين كننده ي نياز روحي انسان و صفابخش زندگي است، پس در برنامه ريزي روزانه بايد



[ صفحه 22]



جايگاه مناسب و وقت بانشاط به آن داده شود. در سيره ي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله نيز نقل شده كه در ساعات حضور در خانه، اوقات خود را به سه قسمت تقسيم مي كرد، يك قسمت مخصوص خداوند بود. [7] .

چنين شيوه اي نشانه ي اهميت دادن به «ارتباط با خدا» از سوي يك «بنده» به شمار مي رود. در سيره ي اولياي الهي و ائمه ي معصومين عليهم السلام هم اهتمام به عبادت و برنامه هاي پرستش و نيايش و تهجد و داشتن خلوتهاي باصفا با خداوند، در ساعات خاصي از شبانه روز وجود دارد.



[ صفحه 23]




پاورقي

[1] نهج البلاغه، نامه ي 53.

[2] نهج البلاغه، حكمت 312.

[3] نهج البلاغه، حكمت 279: «اذا اضرت النوافل بالفرائض فارفضوها».

[4] نهج البلاغه، حكمت 39: «لا قربة بالنوافل اذا أضرت بالفرائض».

[5] نهج البلاغه، نامه ي 69: «خادع نفسك في العبادة و ارفق بها و لا تقهرها و خذ عفوها و نشاطها، الا ما كان مكتوبا عليك من الفريضة، فانه لابد من قضائها و تعاهدها عند محلها».

[6] نهج البلاغه، حكمت 390.

[7] مكارم الاخلاق، ص 13.


بازگشت