كور وارد شدن به محشر


(و من أعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا و نحشره يوم القيامة أعمي)؛ [1] .

و هر كس از ياد من روي گردان شود زندگي تنگ (و سختي) خواهد داشت، و روز قيامت او را نابينا محشور مي كنيم.

براي كساني كه از ياد خدا روي مي گردانند دو مجازات در آيه ي فوق تعيين شده است: يكي معيشت ضنك در اين جهان است و ديگري نابينايي در جهان ديگر. عالم آخرت تجسم وسيع و گسترده اي از عالم دنيا است، و همه ي حقايق اين جهان در آن جا به صورت متناسبي مجسم مي گردد، آنها كه چشم جانشان در اين عالم از ديدن حقايق نابينا است در آن جا چشم جسمشان نيز نابينا خواهد بود، لذا هنگامي كه مي گويند ما قبلاً بينا بوديم چرا نابينا محشور شديم؟ به آنها گفته مي شود كه اين به خاطر آن است كه آيات الهي را به دست فراموشي سپرديد (و اين حالت، انعكاس آن حالت است).

شايد اين سؤال پيش آيد كه ظاهر بعضي از آيات قرآن مي رساند كه همه ي مردم در قيامت «بينا» هستند و به آنها گفته مي شود نامه ي اعمالتان را بخوانيد: (اقرأ كتابك...) [2] يا اين كه گنهكاران آتش جهنم را با چشم خود مي بينند (ورءا المجرمون النار...)؛ [3] اين تعبيرات با نابينا بودن گروهي چگونه سازگار است؟

بعضي از مفسران بزرگ گفته اند: وضع آن جهان با اين جهان متفاوت



[ صفحه 227]



است؛ چه بسا افرادي در مشاهده ي بعضي از امور بينا هستند و از ديدن برخي ديگر نابينا!، و به نقل مرحوم طبرسي از بعضي از مفسران «انهم أعمي عن جهات الخير لا يهتدي لشي ء منها؛ آنها در برابر آنچه خير و سعادت و نعمت است نابينا هستند و آنچه از عذاب و شر و مايه ي حسرت و بدبختي است بينا مي باشند» چرا كه نظام آن جهان با نظام اين جهان متفاوت است.

اين احتمال نيز وجود دارد كه آنها در پاره اي از مواقف نابينا هستند و در پاره اي بينا مي باشند.

ضمناً منظور از فراموش شدن مجرمان در جهان ديگر اين نيست كه خداوند آنها را فراموش مي كند بلكه روشن است كه منظور معامله ي فراموشي با آنها كردن است، همان گونه كه در تعبيرات روزمره ي خود داريم كه اگر كسي به ديگري بي اعتنايي كرد مي گويد: چرا ما را فراموش كردي؟


پاورقي

[1] طه (20) آيه 124.

[2] اسراء (17) آيه 14.

[3] كهف (18) آيه 53.


بازگشت