جاهلان و قاصران


يعني مسلماناني كه احكام و مسائل نماز را نمي دانند و به فكر يادگيري آنها نيستند.



[ صفحه 92]



1. تمام فقها فتوا داده اند كه فرا گرفتن حكم هر كاري كه انسان انجام مي دهد، چه از عبادات باشد يا از معاملات و يا از كارهاي عادي زندگي، بر انسان واجب است. [1] .

2. محقق بزرگ آية الله نائيني قدس سره نقل كرده اند كه شيخ انصاري قدس سره در رساله ي عمليه ي خود حكم فرموده بودند به فاسق بودن كسي كه تعلم مسائل مورد ابتلاء را ترك كند و در صدد ياد گرفتن آنها نباشد. [2] .

3. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: اف لكل مسلم لا يجعل في كل جمعة يوماً يتفقه فيه أمر دينه، و يسأل عن دينه؛ [3] .

اف بر مسلماني كه از ايام هفته [حداقل] يك روزش را براي آشنا شدن با دينش قرار ندهد.

4. به خاطر آشنا نبودن با احكام اگر جاهل مقصر [4] باشد در بيشتر موارد



[ صفحه 93]



عملش باطل است و اگر جاهل قاصر باشد در بعضي از موارد سبب بطلان عمل مي گردد كه در زير اقسام و احكام آن بيان مي گردد.

اعمال جاهل به احكام [5] .

1 - جاهل مقصر

الف. ملتفت:

عمل بر خلاف واقع انجام شده است: باطل است مگر در دو مورد كه به فتواي بيشتر فقها صحيح است:

1. در جهر و اخفاف (بلند و آهسته خواندن) نماز، كه اگر حكم آن را نمي دانسته، صحيح است، به شرط آنكه توانسته باشد قصد قربت كند.

2. در ندانستن حكم شكسته خواندن نماز و باطل بودن روزه در سفر، كه اگر حكم را نمي دانسته صحيح است، و اگر حكم را مي دانسته و فراموش كرده و يا جهلش به موضوع بوده نه به حكم، باطل مي باشد.

عمل مطابق واقع انجام شده است. عمل عبادت نبوده است: صحيح است.

اگر عمل عبادت بوده است: 1. قصد قربت نكرده است: عمل باطل است.

2. قصد قربت از او صادر شده است: بعضي از فقها مطلقاً باطل مي دانند اگرچه مطابق با واقع عمل بوده باشد و بعضي قائل به تفصيل شده اند و بعضي فرموده اند: اگر عمل را به اميد درك واقع به جا آورده باشد و مطابق با واقع يا فتواي مجتهدي كه از او وظيفه ي تقليد داشته انجام داده باشد صحيح است.

2. غافل: با دو شرط صحيح است: 1. مطابق واقع يا فتواي مجتهد انجام داده باشد. 2. در اعمال عبادي [كه قصد قربت شرط صحت آن است] بخاطر غفلت توانسته باشد قصد قربت نمايد.

2 - جاهل قاصر: حكمش مانند جاهل مقصر غافل است.

5. عن مسعدة بن زياد قال: سمعت جعفر بن محمد عليهماالسلام و قد سئل عن قوله تعالي (فلله الحجة البالغة) فقال: «ان الله تعالي يقول للعبد يوم القيمة: عبدي كنت عالماً؟ فان قال: نعم، قال له: أفلا علمت؟ و ان قال: كنت جاهلاً، قال: أفلا



[ صفحه 94]



تعلمت حتي تعمل؟ فيخصمه، فتلك الحجة البالغة». [6] .

شخصي به نام مسعده مي گويد: خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم كه شخصي از آيه ي شريفه ي (فلله الحجة البالغة) (براي خداوند حجت رسا و روشن است) سؤال كرد، حضرت در پاسخ او فرمودند: «خداوند متعال در قيامت از هر بنده يك سؤال بيش نكرده و مي فرمايد: بنده ي من آيا مي دانستي از تو چه مي خواستم؟ اگر پاسخ دهد آري. خطاب مي رسد پس چرا به آنچه مي دانستي عمل نكردي؟ و چنانچه بگويد نمي دانستم خداوند مي فرمايد: چرا ياد نگرفتي تا بدان عمل نمايي؟ و اين همان حجت رسا و روشن خداوند است».

6. امام باقر عليه السلام مي فرمايد: بينا رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم جالس في المسجد اذ دخل رجل فقام يصلي فلم يتم ركوعه و لا سجوده، فقال صلي الله عليه و آله و سلم: «نقر كنقر الغراب، لئن مات هذا و هكذا صلاته ليموتن علي غير ديني»؛ [7] .

هنگامي كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در مسجد نشسته بودند، مردي وارد شد و به نماز ايستاد، ليكن ركوع و سجودش را صحيح انجام نداد. پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند: «مانند كلاغ منقار به زمين زد، اگر اين شخص بميرد و نمازش به همين گونه باشد، بر غير دين من از دنيا رفته است».

7. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: أبصر علي بن أبي طالب عليه السلام رجلاً ينقر صلاته، فقال: منذكم صليت بهذه الصلاة؟ فقال: له الرجل: منذ كذا و كذا، فقال:



[ صفحه 95]



مثلك عند الله مثل الغراب اذا نقر، لومت مت علي غير ملة أبي القاسم محمد، ثم قال علي عليه السلام: ان أسرق الناس من سرق من صلاته. [8] .

حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام مردي را مشاهده كردند كه ركوع و سجود نمازش را صحيح انجام نمي داد (و به سرعت بدون رعايت واجبات آنها خم و راست مي شد) حضرت فرمودند: چه مدت است كه اين گونه نماز مي خواني؟ عرض كرد فلان مدت. حضرت فرمودند: مثل تو در نزد خداوند مثل كلاغي است كه منقار به زمين مي كوبد، اگر با چنين وضعي بميري به دين پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم از دنيا نرفته اي. سپس حضرت علي عليه السلام فرمودند: به تحقيق دزدترين دزدها كسي است كه از نمازش بدزدد.

8. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمايد: الصلاة كيل أو ميزان، فمن أوفي وفي له، و من نقص فقد علمتم، ما أنزل الله عزوجل في المطففين؛ [9] .

نماز پيمانه يا ترازو است - هر كس تمام بياورد - تمامش مي دهند و هر كس كم گذارد، مي دانيد كه خداوند درباره ي كم فروشان چه نازل كرده است.

9. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: اذا قام العبد في الصلاة فخفف صلاته قال الله تبارك و تعالي لملائكته: أما ترون الي عبدي كأنه يري أن قضاء حوائجه بيد غيري؟! أما يعلم أن قضاء حوائجه بيدي!؛ [10] .

هرگاه بنده به نماز مي ايستد؛ ولي از نمازش كم مي گذارد خداوند متعال به



[ صفحه 96]



ملائكه مي فرمايد: بنده ام را مي بينيد گويا فكر مي كند كه كارهايش به دست غير من درست مي شود آيا نمي داند كه كارهايش به دست من است.

10. حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: ان الرجل ليعبد الله أربعين سنة و ما يطيعه في الوضوء. [11] .

به تحقيق شخص، چهل سال خداوند را عبادت مي كند ولي يك وضوي خدايي نگرفته است.


پاورقي

[1] العروة الوثقي، ج 1، في التقليد، مسأله 29.

[2] اجود التقريرات باب مقدمه ي واجب، ص 158.

[3] بحارالانوار، ج 1، ص 167.

[4] سؤال: ملاك جاهل مقصر بودن چيست و فرق آن با جاهل قاصر كه معذور است، چه مي باشد؟

ج: ملاك، التفات داشتن و احتمال بطلان و شك در صحت و عدم صحت عمل است به اين معنا كه اگر كسي احتمال بطلان عمل خاصي را بدهد و در صحت آن شك داشته باشد و در عين حال سؤال نكند، جاهل مقصر محسوب مي شود و معذور نيست اما اگر التفات و توجه به جهل خود نداشته باشد و احتمال بطلان ندهد و عمل را صحيح بداند، جاهل قاصر محسوب مي شود و معذور است.

«جامع المسائل، ج 2، ص 67، سؤال 33 و اجوبة الاستفتاآت، ج 1، ص 19، سؤال 49».

[5] العروة الوثقي، ج 1، في التقليد مسئله 16 و في احكام القراءة، مسئله 22 و في احكام المسافر، مسئله 3 و 4 و 5؛ مدارك العروه، ج 1، ص 121 و اجوبة الاستفتاآت، ج 1، ص 7، سؤال 6.

[6] تفسير الميزان، ج 7، ص 393.

[7] الفروع من الكافي، ج 3، ص 268.

[8] وسائل الشيعه، ج 3، ص 24.

[9] محمدي ري شهري، الصلاة في الكتاب و السنة، ص 34.

[10] الفروع من الكافي، ج 3، ص 269.

[11] بحارالانوار، ج 77، ص 264.


بازگشت