امام و نماز اول وقت


خانم فريده مصطفوي، دختر امام خميني رحمه الله درباره ي يكي از خاطرات زمان دستگيري ايشان مي گويد: امام براي من تعريف كردند: توي راه من گفتم كه نماز نخوانده ام، يك جايي نگه داريد كه من وضو بگيرم. گفتند: «ما اجازه نداريم». گفتم كه شما مسلح هستيد و من كه اسلحه اي ندارم، به علاوه شما همه با هم هستيد و من يك نفرم، كاري كه نمي توانم بكنم.

گفتند: «ما اجازه نداريم.» فهميدم كه فايده اي ندارد و اينها نگه نمي دارند. گفتم خوب، اقلا نگه داريد تا من تيمم كنم. اين را گوش كردند و ماشين را نگه داشتند، اما اجازه ي پياده شدن را به من ندادند. من همين طور كه توي ماشين نشسته بودم خم شدم و دست خود را به زمين زدم و تيمم كردم. نمازي كه خواندم، پشت به قبله بود. چرا كه از قم به تهران مي رفتيم و قبله در جنوب بود. نماز با تيمم و پشت به قبله و ماشين در حال حركت! اين طور نماز صبح خود را خواندم.

شايد همين دو ركعت نماز من مورد رضاي خدا واقع شود. [1] .



[ صفحه 135]




پاورقي

[1] امام در سنگر نماز: ص 13.


بازگشت