ناراحتي به خاطر نماز


مهدي امام جماراني مي گويد:

روزي كه به بيمارستان منتقل شدند سفارش نمودند ساعت اقامه ي نماز ظهر و عصر را به ايشان اطلاع دهند، در مراحل اول نمازشان را خواندند و بعد به صرف غذا پرداختند.

يكي از روزها يك دفعه متوجه شدند كه سيني حامل غذا وارد اتاق شد. ايشان پرسيدند: «مگر وقت اقامه نماز فرارسيده؟» حاضران در جوابشان گفتند: «بله، وقت نماز رسيده است.» امام با نهيبي به حاضران رو كردند و فرمودند: «پس چرا مرا بيدار نكرديد؟» كه در جواب گفته بودند: «به دليل وضع خاص شما نخواستيم بيدارتان كنيم.» و باز ايشان با ناراحتي گفتند: «چرا با من به اين شكلي برخورد مي كنيد؟ غذا را پس ببريد تا من نماز را اقامه سازم.» [1] .



[ صفحه 22]




پاورقي

[1] امام در سنگر نماز: ص 28، 29.


بازگشت