امام حسين اقامه نماز كرد


وقتي از امام زين العابدين عليه السلام سؤال كردند: «ما أقل ولد أبيك». «چرا پدر شما امام حسين عليه السلام اولاد كم دارد؟» فرمودند:

«العجب كيف ولدت له كان يصلي في اليوم و الليلة الف ركعة فمتي كان يتفرغ للنساء». [1] .

«همين قدر كه داشت، شگفت آور بود، زيرا پدرم در هر شبانه روز هزار ركعت نماز مي گذارد، كي براي تماس با زنان فراغت داشت!»

وقتي از طرف ابن زياد دستور جديد براي عمر سعد در روز تاسوعا رسيده و آنها خودشان را براي حمله به خيمه گاه امام حسين عليه السلام آماده مي كردند. طبق فرمان امام، حضرت ابوالفضل با بيست تن كه زهير بن قين و حبيب بن مظاهر نيز در ميان آنان ديده مي شدند به سوي دشمن حركت



[ صفحه 77]



نموده و در مقابل آنان قرار گرفت و انگيزه حركتشان را سؤال نمود؟

آنها گفتند از طرف ابن زياد حكم تازه اي رسيده است كه بايد شما بيعت كنيد و الا همين الان وارد جنگ خواهيم شد. حضرت ابوالفضل به سوي امام برگشت و پيشنهاد آنان را به عرض آن حضرت رسانيد.

امام در پاسخ وي چنين فرمودند:

«ارجع اليهم فان استطعت أن تؤخرهم الي غد و تدفعهم عنا العشية لعلنا نصلي لربنا الليلة و ندعوه و نستغفره فهو يعلم أني كنت قد أحب الصلاة له و تلاوة كتابه و كثرة الدعاء و الاستغفار». [2] .

«به سوي آنان بازگرد و اگر توانستي همين امشب را مهلت بگير و جنگ را به فردا موكول بكن تا ما امشب را به نماز و استغفار و مناجات با پروردگارمان بپردازيم، زيرا خدا مي داند كه من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات با خدا علاقه دارم.»

سيد بن طاووس در لهوف نقل مي كند:

«قال الراوي: و بات الحسين عليه السلام و أصحابه تلك الليلة، و لهم دوي كدوي النحل ما بين راكع و ساجد و قائم و قاعد فعبر عليهم في تلك الليلة من عسكر عمر بن سعد اثنان و ثلاثون رجلا. و كذا كانت سجغية الحسين عليه السلام في كثرة صلاته و كمال صفاته». [3] .

«آن شب (شب عاشورا) امام حسين عليه السلام و يارانش تا صبح



[ صفحه 78]



نخوابيدند، زمزمه ناله آنان همچون آواي بال زنبور عسل شنيده مي شد، پاره اي در ركوع و بعضي در سجود و جمعي ايستاده و عده اي نشسته بودند و مشغول عبادت بودند.»

و در روز عاشورا وقتي عمرو بن كعب معروف به ابوثمامه صائدي يكي از ياران امام چون متوجه گرديد كه اول ظهر است به آن حضرت عرضه داشت جانم به فدايت گرچه اين مردم به حملات پي در پي خود ادامه مي دهند، ولي به خدا سوگند تا مرا نكشته اند نمي توانند به تو ست بيابند، اما من دوست دارم آنگاه به لقاي پروردگار نائل گردم كه يك نماز ديگر را نيز به امامت شما به جاي آورده باشم.

امام عليه السلام در پاسخ وي فرمودند: «ذكرت الصلاة جعلك الله من المصلين الذاكرين».

«نماز را به ياد ما انداختي خدا تو را از نمازگذاراني كه به ياد خدا هستند قرار بدهد.» آري اينك وقت نماز فرارسيده است از دشمن بخواهيد كه موقتا دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جاي بياوريم؛ «سلوهم أن يكفوا عنا حتي نصلي».

ولي وقتي به لشكر كوفه پيشنهاد آتش بس موقت داده شد. حصين بن نمير يكي از سران لشكر باطل با صداي بلند گفت: چه نمازي؟ نمازي كه شما مي خوانيد مورد قبول پروردگار نيست.

حبيب بن مظاهر آن انسان نوراني كه از اصحاب رسول الله صلي الله عليه و آله و از محرمان سر علي عليه السلام بود، در جوابش گفت: «زعمت انه لا تقبل من آل الرسول و تقبل منك يا حمار (خمار)؟!»؛ «خيال مي كني نماز فرزند پيامبر قبول نيست و نماز تو قبول است اي الاغ (يا اي شارب الخمر).»



[ صفحه 79]



آنگاه امام حسين عليه السلام شخصا اذان گفت و پس از اذان خطاب به عمر بن سعد فرمودند:

«ويلك يا عمر بن سعد، أ نسيت شرايع الاسلام؟ ألا تقف عن الحرب حتي نصلي و تصلون و نعود الي الحرب»؟

«واي بر تو اي عمر سعد! آيا واجبات و احكام اسلامي را فراموش كرده اي؟ آيا دست از جنگ برنمي داري تا ما نماز بخوانيم و شما هم نماز بخوانيد، سپس جنگ را ادامه دهيم؟»

هنگامي كه امام پاسخي از عمر بن سعد نشنيد، فرياد برآورد: شيطان بر او چيره شده است!

با همه احوال امام حسين عليه السلام در آن بحبوحه جنگ در حالي كه اكثر يارانش به شهادت رسيده بودند و در وقت نماز ظهر روز عاشورا، بدون توجه به تيرباران دشمن به نماز ايستادند [4] و چند تن از ياران آن حضرت از جمله سعيد بن عبدالله حنفي و عمرو بن قرظه كعبي در پيش روي امام ايستادند و سينه خود را سپر كردند كه پس از تمام شدن نماز در اثر تيرهايي كه به بدن سعيد بن عبدالله اصابت كرد بدنش مجروح شد و به زمين افتاده بود، حضرت عليه السلام بعد از اتمام نماز به بالينش آمد و سرش را روي پاهايشان



[ صفحه 80]



گذاشتند. وقتي سعيد بن عبدالله چشمهايش را باز كرد و صورت نازنين امام عليه السلام را ديد، به حضرتش عرض كرد:

«أوفيت يابن رسول الله؟».

«اي فرزند رسول خدا آيا من وظيفه خود را در مقابل شما انجام دادم؟»

امام عليه السلام در پاسخ او فرمودند:

«نعم أنت أمامي في الجنة».

«آري تو وظيفه اسلامي و انساني خود را به خوبي انجام دادي و تو پيشاپيش من در بهشت برين خواهي بود.»

آري اين است علاقه امام حسين عليه السلام به نماز كه حتي از دشمن ناجوانمردش درخواست مهلت مي كند و وقتي مهلت نمي دهند باز به نماز مي ايستد تا علاقه خود به نماز و اهميت نماز را در مكتب حيات بخش تشيع به نمايش بگذارد.

اگر در تمام لحظات زندگي انسانها از روزي كه بشر پا به عرصه اين جهان خاكي گذاشت تا زماني كه بشر از اين عالم رخت برمي بندد، بتوان زماني را لحاظ كرد كه در آن زمان نماز از انسان ساقط گردد، بايد آن زمان را ظهر عاشورا و آن شخص را امام حسين عليه السلام دانست. چون به جرأت مي توان گفت كه:

سخت تر و حساس تر از شرايط امام حسين عليه السلام در روز عاشورا براي هيچ انساني به وقوع نپيوست. در حقيقت امام به تنهايي تمام بلاهاي تاريخ را از دست شقي ترين انسانها در طول تاريخ بشر به جان خريد. ليكن از نماز



[ صفحه 81]



خويش غافل نماند. پس چه شايسته و بجاست كه در زيارتشان مي خوانيم:

«أشهد أنك أقمت الصلاة».

«من شهادت مي دهم كه تو نماز را اقامه كردي.»

اين همه توجه و عنايت به نماز، نشانه گوياترين پيام عملي امام به پيروان خويش است بر اينكه سرنوشت انسان با نماز در دين گره خورده است و آن كس كه براي نماز در دين جايگاه ويژه و خاص را قائل نيست، در دينداري اش ترديد نماييد.

چگونه مي توان عزادار و سوگوار واقعي امام بود و در عين حال به نماز كه نزد امام آن همه اهميت داشت را مهم نشمرد.

چگونه مي شود كسي براي امام عزاداري نمايد در حالي كه حافظ نماز خود نباشد، خود را علاقه مند به او بداند و نماز را سبك شمارد. چگونه ممكن است خود را شيعه و شاگرد مكتب امام حسين عليه السلام بداند، ولي بارزترين آرم و نشاني از تشيع را نداشته باشد.


پاورقي

[1] لهوف، ص 94.

[2] بحارالأنوار، ج 41، ص 391؛ ارشاد، ج 2، ص 93.

[3] لهوف، ص 94.

[4] در اصطلاح فقه اسلامي اين نماز «نماز خوف» ناميده مي شود. يعني دو ركعت همانند نماز مسافر مي باشد به خاطر اينكه وضع دفاعيشان به هم نخورد، نيمي از ياران در مقابل دشمن ايستادند و نيمي به حضرت عليه السلام اقتدا كردند. آنهايي كه به حضرت اقتدا كردند يك ركعت را با امام عليه السلام خواندند و ركعت ديگر را فراداي تمام نمودند تا زودتر پست را از دوستانشان تحويل بگيرند و آنها نيز به فضيلت نماز جماعت پشت سر حضرت نائل آيند.


بازگشت