لزوم حضور قلب در نماز


در اين قسمت با استفاده از آيات و احاديث اثبات مي كنيم كه در همه عبادت ها به خصوص نماز كه ستون دين است و در رأس همه عبادت ها قرار گرفته، حضور قلب لازم است. خداي تبارك و تعالي درباره مؤمنان مي فرمايد: «الذين هم في صلاتهم خاشعون؛ [1] آنها كه در نمازشان خشوع دارند.»

و نيز مي فرمايد: «فويل للمصلين - الذين هم عن صلاتهم ساهون [2] ؛ (واي بر نمازگزاران، آناني كه در نماز خود سهل انگاري مي كنند.)

نكته:

خداي متعال در اين آيه نمازگزاراني را كه در نمازهاي خود حضور قلب ندارند و دچار غفلت مي شوند نكوهش مي كند، نه كساني را كه به كلي نماز را ترك مي كنند. آنگاه خداي تبارك و



[ صفحه 104]



تعالي در ستايش مومنان مي فرمايد:

«و الذين يؤتون ماء اتوا و قلوبهم وجلة [3] ؛ آنان كه ]صدقه[ مي دهند آنچه را انجام مي دهند در حالي كه دلهايشان ترسان است.»

خداوند متعال ستايشگر كساني است كه در حين انجام عبادت داراي خوف و خشيت هستند و اين امر مستلزم حضور قلب در حد اعلي است. رسول خدا (ص) مي فرمايد: «الصلوة ميزان من وفي استوفي؛ نماز ميزان و الگو است، هركس شرايط و آداب آن را به طور شايسته رعايت كند، پاداش كامل دريافت مي كند.»

و در حديث ديگري مي فرمايد:

«اعبد الله كأنك تراه فأن لم تكن تراه فأنه يراك؛ خداي را پرستش كن، آن سان كه گويي او را مي بيني، اگر تو او را نمي بيني، بي ترديد او تو را مي بيند.» [4] .

همچنين درباره فضيلت تمام و كمال نماز مي فرمايد:

«دو تن از امت من به نماز برمي خيزند و ركوع و سجود را يكنواخت انجام مي دهند، ولي ميان اين دو نماز از آسمان تا زمين



[ صفحه 105]



فاصله است.»

باز فرمودند: «هركس دو ركعت نماز بگزارد كه در آن چيزي از امور دنيا را از قلب خود عبور ندهد، خداوند او را مي آمرزد.» [5] .

نقل مي كنند بيدار دلي بعد از گناهي توبه كرده بود، و پيوسته مي گريست گفتند: چرا اينقدر گريه مي كني؟ مگر نمي داني خداوند متعال غفور است؟ گفت: آري، ممكن است او عفو كند ولي اين خجلت و شرمساري كه او مرا ديده چگونه از خود دور سازم؟!

شاعر گويد:



گيرم كه تو از سر گنه درگذري

زان شرم كه ديدي كه چه كردم چكنم؟! [6] .




پاورقي

[1] سوره مؤمنون، آيه 2.

[2] سوره ماعون، آيه 4 و 5.

[3] سوره مؤمنون، آيه 60.

[4] كتاب حضور قلب در نماز، امام خميني و سيد بن طاووس و شهيد ثاني و فيض كاشاني، ص 28 - 21.

[5] حضور قلب در نماز، با آثار امام خميني (ره)، سيد بن طاووس، شهيد ثاني و فيض كاشاني، ص 28 و 21.

[6] تفسير نمونه، ج 27، ص 168.


بازگشت