راه درمان حواس پرتي در نماز چيست


ج: قبل از جواب يك مقدمه تقديم مي شود تا ديد شما را نسبت به جهان و مسائل آن تغيير دهد انسان بايد ماديات را به عنوان ابزار و وسيله ببيند نه به عنوان هدف زيرا به عنوان مثال اگر باغ براي انسان هدف شد هنگام نماز هم مشغول چيدن ميوه است. اگر اتومبيل هدف شد هنگام نماز هم در حال رانندگي است و اگر فرش هدف شد، هنگام نماز هم به فكر آن است كه نسوزد يا دزد آن را نربايد و اگر مقام هدف شد، هنگام نماز هم در انديشه كسب يا حفظ و حراست از آن است.

اما چنانچه هيچ يك از اين امور و موارد مشابه آن از مسائل مادي و دنيوي او به عنوان هدف مطرح نباشد و تنها خدا هدف او باشد و مسائل مادي به عنوان ابزار و وسيله برايش مطرح باشد، در اين صورت وقتي از اتومبيل هم استفاده مي كند به ياد خداست و هنگامي كه در باغ قدم مي زند و از ميوه هاي آن بهره مند مي گردد نيز به ياد خداست. شكل ها و رنگ هاي مختلف ميوه هاي باغ هم او را به ياد خدا مي اندازد. همه چيز را از خدا مي داند. در بحبوحه سختي ها و گرفتاري ها توجه و توكلش به اوست و شادي هاي زندگي را هم از طرف او مي بيند.



[ صفحه 93]



جواب سؤال:

قبلا عرض شد كه چاره درد در اين است كه در مرحله اول، اين موضوع براي ما روشن گردد كه امور دنيوي و مادي ابزاري بيش نيستند. در حالي كه هدف چيز ديگري است و مقصد جايي ديگر. به واقع اگر كسي به اين مطلب برسد و واقف گردد كه هدف چيزي ديگري است، آن وقت نماز او هم مي شود مثل نماز علي (ع).

چگونه علي (ع) و سائر ائمه و پيشوايان گرانقدر ما اينگونه نماز اقامه مي كنند؟ عامل آن چيست؟ شايد نقل داستاني مفيد باشد. روزي فقيري به در خانه علي (ع) مي آيد و درخواست كمك مي كند. امير مؤمنان دستور مي دهند به او كمك كنند. از مولا سوال مي كنند كه به فقير درهم (پول نقره) بدهند يا دينار (پول طلا)؟ مولا در پاسخ مي فرمايند طلا و نقره در نزد علي هر دو فلز است، هر كدام بيشتر به درد مرد نيازمند مي خورد همان را به او بدهيد.

با اندك تأملي در داستان فوق و داستانهاي مشابه - كه تعداد آنها نيز كم نيست - درمي يابيم كه براي علي (ع) اين گونه مسائل - كه براي بسياري از مردم اصل است - حل شده است. او به امور دنيايي دلبستگي ندارد. او بارها خطاب به دنيا مي



[ صفحه 94]



فرمود: «غري غيري» (اي دنيا نمي تواني علي را بفريبي، به سراغ ديگري برو).

البته اين بدان معنا نيست كه علي (ع) دنيا را ترك كرده باشد و هيچ گونه تلاش و كار و فعاليتي نداشته باشد. برعكس امير مؤمنان (ع) از پرتلاش ترين افراد تاريخ است. او حتي يك لحظه از عمر خود را بي ثمر نمي گذاشت و آني جسم و جان خود را بي كار رها نمي كرد.

آنچه از علي (ع) در طول عمر مباركش مشاهده شد، تلاش بود و كار بود و فعاليت، اما نكته ظريف در زندگي علي (ع) اين است كه او در عين حالي كه در متن دنيا بود با دنيا نبود!!

او در يكي از روزهاي گرم تابستان مشغول حفر چاه در يكي از باغهاي خويش در مدينه بود كه ناگهان پس از روزها تلاش، آب از چاه فوران كرد. در آن لحظه علي (ع) فرمودند: «بشر الوارث؛ وارث را بشارت ده» كه اين جمله درس بزرگي است براي همه؛ سپس فرمودند: «من اين چاه را وقف كردم.»

علي (ع) حاصل تلاش خود را كه مي توانست منشأ خير فراواني براي دنياي او و بستگان وي باشد بلافاصله وقف مي كند و اين يك نمونه از سيره علي (ع)، يعني تلاش و كار به همراه عدم



[ صفحه 95]



دلبستگي به دنيا و مظاهر آن است و (اين هنر مردان) خداست. اما بعضي از ضعيف نفسها دست از كار و تلاش شسته و گروه كثيري اسير دنيا گشته و در دامهاي آن گرفتار آمده اند.

بديهي است همان انساني كه هنگام تولد هيچ نمي دانست ولي خواست بداند و اكنون نيز مي داند. اگر بخواهد مي تواند نماز خود را نيز با تمركز بخواند. او اگر اراده كند، ايستادگي نمايد و كمي زحمت و رنج تحمل كند، مي تواند به درجات و مراحل كمال اقامه نماز دست يابد.

البته انتظار و توقعي نيست كه نماز ما هم تراز با نماز علي (ع) و اهل بيت (ع) باشد. آن عرفان و آن عمق ديد و بينش در نماز فقط براي علي (ع) و فرزندانش ميسور است. اما راه براي نيل به مدارج عالي اقامه نماز همچنان بر روي ديگران گشوده است و سايرين نيز براي نيل به اين عروج توسط قرآن كريم و ائمه اطهار (ع) تشويق و ترغيب شده اند بنابراين نتيجه مي گيريم كه پيمودن اين راه و رسيدن به مدارج عالي ممكن است، منتهي بستگي به ميزان خواستن و همت عالي ما دارد و دليل اين امكان، آن است كه بسياري از عارفان و سالكان اين راه را پيموده اند و به ميزان سعي و تلاش خود به مراحل والايي نيز نايل گرديده اند.



[ صفحه 96]




بازگشت