نقش نماز در تربيت انسان چيست


انسان موجود فراموش كاري است، نه تنها ديگران را فراموش مي كند بلكه بسياري اوقات به خود فراموشي نيز مبتلا مي گردد و اين خود فراموشي، بزرگترين دشمن سعادت اوست.

دو عامل مهم به اين خودفراموشي كمك مي كنند، نخست نيازهاي واقعي روزانه است، مخصوصا زماني كه زندگي پيچيده و پر از مشكلات شود و ديگري نيازهاي خيالي و زرق و برق و تشريفات آميخته با هوا و هوس ها و عشق به مال و جاه و شهوات است. در اين حال درست به مسافري ماند كه در دو طرف جاده قصرهاي سر به فلك كشيده و شاهدان زيباروي را تماشا مي كند كه ناگهان از مسير اصلي منحرف شده، به پرتگاه سقوط مي كند.

مهم ترين آثار نماز، بيدار ساختن انسان و پايان دادن به خودفراموشي است، زيرا هنگامي كه ياد خدا به ميان آمد، وضع به كلي دگرگون مي شود.



[ صفحه 84]



آيه شريفه: «اقم الصلوة لذكري» [1] كه فلسفه نماز را ياد خدا مي شمارد و آيه شريفه: «لذكر الله أكبر» [2] كه بعد از جمله «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر» آمده نشان مي دهد كه ريشه اصلي فلسفه نماز در ياد خدا نهفته است، زيرا سرچشمه همه گناهان حب دنيا و دنيا پرستي است (و ذكر الله)، انسان را از آن باز مي دارد. [3] .

خداي متعال انسان را به نماز فرمان داده است و مي فرمايد: «يا محمد! المصلي يناجي ربه؛ اي محمد! نمازگزار با خدايش سخن مي گويد و راز و نياز مي كند.» [4] .

علي (ع) مي فرمايد: «نماز گناهان را مي زدايد چنانكه برگ را از درخت بزدايند و گناهان را از گناهكار مي گشايد چنانكه بند از كسي بگشايند.» [5] .


پاورقي

[1] سوره طه، آيه 14.

[2] سوره عنكبوت، آيه 45.

[3] شرح نهج البلاغه، پيام امام علي (ع)، آيت الله مكارم شيرازي، ج 7، ص 730.

[4] هزار و يك نكته، ص 9.

[5] نهج البلاغه، خطبه 199، ص 235، دكتر سيد جعفر شهيدي.


بازگشت