اوقات نمازهاي يوميه (شبانه روزي)


نماز: داراي سه موقعيت مي باشد:

1. واجب؛ 2. نافله مرتبه؛ 3. نافله غير مرتبه.

واجب خصوصيتي ممتاز دارد و همه مردم موظف به انجام منظم آن هستند. [1] لذا در وقت معين يعني صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء انجام مي شود و موجب تنبه و تهذيب فرد و شكوه و عظمت يگانه پرستي در اجتماع است.

اما نافله مرتبه: در كنار نمازهاي واجب نمازهايي هست كه داوطلبانه و فقط از روي محبت و اشتياق به راز و نياز خوانده مي شود [2] و در رتبه بعد نافله هاي غير مرتبه براي كساني كه فراغتي دارند. [3] .

پس من همان نماز پراهميت هستم:

كه خداوند جهان دستور داده همه مكلفان صبح را با من آغاز كنند و روز را با من تمام نمايند و فرمود: «نماز را در دو سمت روز بجا آور و شبانگاه.» [4] .



[ صفحه 73]



و همچنين فرموده از موقع تمايل خورشيد (از نصف النهار) يعني موقع ظهر و تاريكي شب (نماز عشاء)... [5] مرا بپا دار. [6] .



[ صفحه 74]




پاورقي

[1] اقم الصلاة لدلوك الشمس الي غسق الليل و قرآن الفجر. (اسراء، 82).

[2] فسبحان الله حين تمسون و حين تصبحون و له الحمد في السموات و الارض و غشيا و حين تطهرون (روم، 17).

[3] و من الليل فسبحه و ادبار السجود (ق، 40).

[4] اقم الصلاة طرفي النهار و زلفا من الليل (هود، 115).

[5] ... فسبحان الله حين تمسون... و عشيا و حين تظهرون.

[6] توضيح: نماز ذكر خاص خداوند است و در شبانه روز به صورت دو ركعت نماز صبح چهار ركعت ظهر و عصر و عشاء و سه ركعت مغرب واجب شده (بر مسافر از چهار ركعت دو ركعت اول آن را واجب شده است.)

بعضي سؤال مي كنند چرا ظهر و عصر و عشاء چهار ركعت و صبح دو ركعت و مغرب سه ركعت واجب شده است. جواب آن است كه خداوند حكيم دستوراتش از روي حكمت است و ما نمي توانيم به تمام حكمت هاي تعاليم اسلام عميقا پي ببريم و آنچه به عقل قاصر ما مي رسد عرض مي كنم: حداقل ركعات در شبانه روز را صبح دارد (دو ركعت) و حداكثر چهار ركعت كه مختص ظهر و عصر و عشاء مي باشد و حد متوسط ميان آنها سه ركعت است كه مختص مغرب است لطفا به دو مقدمه زير توجه كنيد:

1. اين مطلب روشن است كه خداوند حكيم بندگان خود را خوب مي شناسد و در كل احكام بناي ارفاق و مهر را دارد و رعايت اضعف مردم و با توجه به وضعيت افراد كم توان احكام واجب و حرام را صادر فرموده است. بنابراين در ركعات نماز، عددي را لازم شمرده كه نوع مردم بتوانند به آساني برگزار نمايند و ضمنا خضوع و خشوع را بدون تحميل و تكلف رعايت نمايند و ضمنا طوري نباشد كه براي كم توان ها ملال و خستگي ايجاد كند و در مواقعي كه غالب مردم فرصت زيادي را براي اقامه نماز واجب دارند مثل ظهر و عصر و عشاء چهار ركعت وضع شده (و چهار ركعت نه زياد محسوب مي شود نه كم) و اما صبح دو ركعت است به خاطر كسالت ناشي از خواب آلودگي، با حال و فرصت اغلب مردم دو ركعت متناسب تر است؛ زيرا سه و يا چهار ركعت براي اغلب، قدري سنگين است و مغرب نيز كه در انتهاي روز قرار دارد به دنبال خستگي ناشي از تلاش روز، يك ركعت تخفيف داده شده تا بتوانند نمازها را با ذوق و شوق و خشوع برگزار كند و تصور نشود كه تحميلي هستند بالفرض كه كسي از روي ناداني خيال كند كه واجبات تحميلي هستند بايد به او گفت انسان مريض كه از طرف طبيب موظف مي شود فلان غذا را بخورد يا فلان غذا را نخورد و يا فلان دوا را مصرف كند يا فلان سرم را تزريق كند چه عنواني را پيدا مي كند آيا تحميلي است و مريض انجام دستور طبيب را تحميل مي داند يا خود داوطلبانه براي شفاي خود نسخه را عمل مي كند؟

پس اگر فرضا تحميل هم بداند، تحميلي لازم و نتيجه بخش مي باشد و بر عدم تحميل جدا ترجيح دارد و همه اين تحميل را تمجيد مي كنند.

احتمال ديگر درباره ركعت هاي نماز اين است كه نماز پناهگاه انسان است و اين پناهگاه با چهار ركعت كه به منزله چهار ديوار در اطراف انسان مي باشد و گاهي نيز مي تواند حصار و پناهگاه انسان سه ديوار (سه ركعت) و يا دو ديوار (دو ركعت) و يا كمتر باشد.

و اما اكثر نمازها شفع (يعني جفت) وارد شده و بعضي وتر و طاق هستند و هر دو مطلوبند (و الشفع و الوتر) زيرا براي خدا انجام مي شوند و اما طاق بودن جمع نمازهاي شبانه روزي 17 ركعت است و» 11 ركعت براي مسافر» نشان دهنده اين است كه سرانجام همه موجودات كه شفع (و تركيب شده) مي باشند و شفع و وتر موجودات به سوي خداوندي كه وتر واحد است بازگشت دارند.

پس نمازهاي نافله و شب نيز كه به وتر (يك ركعتي) ختم مي شوند يعني سرانجام همه به سوي خداوند واحد خواهد بود. (ثم اليه ترجعون).


بازگشت