نماز نشانه حقگزاري


چهارمين اجلاس سراسري نماز

شيراز 1373



[ صفحه 27]



بسم الله الرحمن الرحيم

با فرا رسيدن موسم گردهمايي هاي ساليانه ي نماز، بار ديگر فضاي فرهنگي كشور با نام و ياد همگاني اين فريضه ي عظمي، معطّر و منوّر گرديده است. همان طور كه مژده قيام نماز، پيامبر عظيم الشأن (صلي الله عليه وآله) را ـ چنانكه در حديث آمده است ـ به وجد مي آورد (و به بلال، مژده رسان هميشگي نماز، مي فرمود: «ارحنا يا بلال!» يعني اي بلال! دلم را با اذان كه مژده ي نماز است، راحت بخش!) همان طور هم بزرگداشت نماز و گستردن و بلند كردن نام آن، دل بندگان خدا را وجد و نشاط مي بخشد و ابرهاي تيره ي ملال و اضطراب را از آفاق آن، پراكنده مي سازد، و اين برخاسته از ويژگي خود نماز است كه مايه ي آرامش دلها و برطرف كننده ي نگراني ها و دغدغه هاي روحي در نمازگزار است.



[ صفحه 28]



باري، اينك دو سه سالي است كه به همّت مردان صاحب همّتي، ايران اسلامي به سوي حقگزاري نماز پيش مي رود. اگرچه ايرانيان مؤمن، هرگز به نماز پشت نكرده و اين نعمت بزرگ خدا را ناسپاسي ننموده اند، ليكن حق نماز نيز غالباً چنانكه بايد، گزارده نشده است و اكنون اين اميد كم كم در دل پديد مي آيد كه در آينده اي نزديك ـ به خواست خدا نزديك ـ نماز به درستي حقگزاري شود.

پديده هاي زيبايي چون: اقامه ي نمازهاي جماعت در سطح شهرها، در ميدان ها و بوستان ها و ورزشگاه ها، ساختن تالارهاي بزرگ و مناسب نماز در برخي و ساختن يا آماده كردن نمازخانه در برخي ديگر از جاها، گرد آمدن بيش از پيش مردم و به ويژه جوانان در بسياري از مساجد، برپا داشتن نماز جماعت در ظهر عاشورا در ميان مراسم عزاداري، نوشتن كتابهاي بسيار در باب نماز و جز اينها، همه و همه برانگيزاننده هاي آن اميد بزرگ است.

نشانه ها و شاخص هايي هست كه هرگاه و هرجا ديده مي شوند، مي توان گفت: حق نماز، گزارده شده است.

نخست همگاني شدن نماز است. ناسپاسي بزرگي است كه، كسي در محيط اسلامي به سر برد و نماز را كه برترين وظيفه ي هر مسلمان است، به جا نياورد. چنين كسي نزد خدا



[ صفحه 29]



و نزد بندگان خدا روسياه و در حق خود، مقصر است، چرا كه خويش را از بركات نماز محروم ساخته و درباره ي نماز كوتاهي كرده است. آنگاه كه در جامعه ي اسلامي همگان، از پير و جوان و نوجوان، و در هر موقعيت اجتماعي يا خانوادگي، و در همه ي شرايط زماني و مكاني و جوّي و در آسايش و در رنج و شادي و غم، نماز را چون پايه ي دين و بخشي از زندگي يك مسلمان، به جاي آورند و به هيچ بهانه، عمداً آن را ترك نكردند، مهمترين نشانه ي حقگزاري نماز آشكار شده است.

نشانه ي ديگر، نيكو به جاي آوردن نماز است، يعني با توجه به معني و مفهوم كلمات نماز و همراه با خشوع و حضور. و اين روح نماز است كه بدون آن، نماز كالبدي است بي جان، و اگرچه ساقط كننده ي اقل تكليف، ولي نه برآورنده ي همهي هدف ها و مقاصد تشريع، اين يك، البته نيازمند آموزش و نيز تمرين است و اگر به كمك الهي، تأمين شود، عمق روحيه ي ديني و بركات فراوان ايمان و عمل را با خود تأمين خواهد كرد.

نشانه ي ديگر، آبادي مساجد و افزايش نمازهاي جماعت است، و اين به معناي بروز بركات نماز در سطح همكاري و همدلي اجتماعي است.

بي شك اين فريضه نيز با همه ي اتّكالش به عامل دروني



[ صفحه 30]



يعني توجه و ذكر و حضور، همچون ديگر واجبات ديني، ناظر به همه ي عرصه ي زندگي انسان است و نه به بخشي از آن، يعني زندگي فردي و شخصي هركس و آنجا كه پاي فعاليت و نشاط دسته جمعي افراد جامعه به ميان مي آيد، نماز همچون گرم ترين و پرشورترين عبادت دسته جمعي، نقش بزرگي را بر عهده مي گيرد.

مظهر اين خصوصيت، همين نمازهاي جماعت پنجگانه و نماز جمعه و نمازهاي عيد است.

نشانه ي ديگر، مطرح شدن نماز در عرصه ي مطالعات و تحقيقات علمي است.

همان طور كه بحث فقهي درباره ي نماز و مقدمات آن، طولاني ترين مباحث فقهي درحوزه هاي علميه را تشكيل مي دهد، بحث كلامي و عرفاني و اجتماعي نماز نيز بايد سلسله ي مهمّي از مباحث ديني مطرح در سطح جامعه را پديد آورد. آگاهان ديني و محققان و نويسندگان در اين باره مقالات و تحقيقات و كتاب هايي فراهم كنند و بحث نماز به طور مكرر در همه ي جايگاه هاي تبليغ دين، با زبان ها و شيوه ها و از زاويه هاي گوناگون مطرح گردد. در كتابهاي درسي دوره هاي مختلف، به تناسب فصل، فشرده يا گسترده ولي به هر حال، عميق و متيني درباره ي نماز گنجانيده شود.



[ صفحه 31]



در صدا و سيما، نماز همچون موضوعي كه بايد به همه آموخت، تلقي گردد و در برنامه اي جداگانه يا در دل برنامه هاي گوناگون، از آن سخن رود و اعماق و رازها و درس هاي آن براي همه ي مردم بيان گردد. در سخنراني هاي ديني در مساجد و غيره، بارها و بارها معارف نماز نيز همچون مسائل آن بازگو شود.

نشانه ي ديگر آن است كه در همه ي جاي ها و ساختمان هاي عمومي و دولتي، نمازخانه اي درخور ديده شود و نمازگزاردن در همه جا براي همه، كاري در دسترس به شمار آيد.

نشانه ي ديگرآن است كه بزرگان جامعه و كساني كه چشم ها به آنها دوخته شده و انگشت ها آنها را نشانه كرده است، در مراكز همگاني نماز ديده شوند و نمازخانه هاي مراكز عمومي، ويژه آدمهاي بيكار يا فرودست شمرده نشود.

... و نشانه هاي ديگري كه با تدبّر مي توان بدان ها دست يافت.

هرگاه اين نشانه ها، همه در جامعه اي پديد آيد، به حق بايد گفت كه حق نماز در آن جامعه ادا شده است و هر چه اين نشانه ها بيشتر باشد گرايش به حقگزاري نماز بيشتر است.



[ صفحه 32]



اينجانب با دعا براي دست اندركاران اين حركت الهي و به ويژه براي جناب حجة الاسلام آقاي قرائتي كه تلاش عظيمي را وقف اين كار كرده اند، و تشكر از كساني كه به اين دعوت حق پاسخ مثبت گفته اند و به ويژه از عزاداران عاشوراي حسيني امسال كه در روز عاشورا جلوه ي باشكوهي از نمازگزاري را نشان دادند، از خداوند متعال خواهانم كه كشور ما و مردم ما را در اين فريضه ي بزرگ نيز مانند بسي كارهاي مهم ديگر، الگو و نمونه ي برتر سازد و ادعيه ي زاكيه ي حضرت بقية الله الاعظم ( ارواحنا فداه و عجل الله فرجه) را شامل حال ملّت و كشور فرمايد.

والسّلام عليكم و رحمة الله

سيد علي خامنه اي

10/6/1373



[ صفحه 33]




بازگشت