معناي لغوي اذان


كلمه ي اذان از ريشه «اذن» گرفته شده است كه در فرهنگ واژه ها داراي معاني مختلفي است كه اهمّ آن عبارتند از: دانستن ـ ميل و اراده پيدا كردن ـ اجازه و دستور دادن ـ اعلام كردن [1] .

از مجموع معاني اذان چنين برمي آيد كه مفهوم آن اغلب «اعلام توأم با موافقت و ايمان» مي باشد و در اطلاق اذان به محتواي آن نيز چنين مفهومي متبادر به ذهن ميگردد.

در كلام الهي قرآن مجيد مصدر ديگري به معناي اذان به كار رفته است و آن كلمه «نداء» مي باشد كه معناي آن «آوا» و «آواز بلند» است [2] و وقتي با كلمه «صلاة» همراه شود مفهوم خاص «اذان» به خود مي گيرد [3] .

مجدداً يادآور مي گردد: از مجموع معاني اذان چنين برمي آيد كه مفهوم آن «اعلام و طلب توأم با موافقت و اعتقاد» مي باشد و دراطلاق «اذان» به آن چه محتواي آن است چنين مفهومي به نظر متبادر مي گردد.

بنابراين مي توان گفت در اذان مؤلفه هاي زير وجود دارد: اعلام وقت نماز، اظهار ايمان شخصي گوينده (به: توحيد ـ نبوّت ـ ولايت و معاد) كه در حقيقت به نمايندگي گروه كثيري مي باشد، توصيه و امر ديگران به شتاب به سوي نماز، تشويق و ترغيب به رستگاري، امر به نيكوكاري و تأكيد بر نماز به عنوان بهترين عمل نيك و تأكيد مجدد بر عظمت و يكتائي حضرت حق (تكبير و تهليل).



[ صفحه 14]




پاورقي

[1] مفردات الفاظ القرآن ـ (راغب اصفهاني): «و ا لاذن في شيءٍ: اعلام با جازته و الرخصة فيه ـ اي بارادته وامره ـ بعمله: ولكن بين العلم والاذن فرق فان الاذن اخص ولايكاد يستعمل الّافي ما، ـ فيه مشيئةًًٌ به ـ راضاً عندالعمل ام لم يرض به». و همچنين المنجد.

[2] المنجد.

[3] سوره مائده58 و سوره جمعه 9.


بازگشت