علي بن ابي طالب (م 40 ه)


امام المؤيد بالله زيدي در كتابش شرح التجريد، از طريق عباد بن يعقوب، از عيسي بن عبدالله، از پدرانش، از علي عليه السلام روايت كرده كه فرمود: شنيدم پيامبر مي گفت: بهترين اعمالتان نماز است، و بلال را فرمان داد كه، به «حي علي خير العمل» اذان بگويد. [1] .

حافظ علوي به سندش از عيسي بن عبدالله بن محمد بن عمر بن علي بن ابي طالب، چنين روايت مي كند: براي من پدرم حديث كرد، از پدرش، از جدش كه



[ صفحه 225]



گفت: پدرم علي عليه السلام هنگامي كه به سفر مي رفت، اذان و اقامه را به ديگران وا نمي گذاشت، و در اذانش «حي علي خير العمل» را ترك نمي كرد. [2] .

حافظ علوي اين روايت را به چند طريق از امام علي عليه السلام نقل كرده است:

1. براي ما حديث كرد محمد بن حسين تيملي [تميلي] - به قرائت - [گفت:] حديث كرد براي ما [3] علي بن عباس بجلي، [گفت:] براي ما حديث كرد بكار بن احمد، [گفت:] براي ما حديث كرد حسن بن حسين، از عمر بن ثابت، از محمد بن عبدالرحمان، گفت: هنگام طلوع فجر ابن نباح نزد علي عليه السلام مي آمد و ندا مي داد: «حي علي الصلاة، حي علي الفلاح، حي علي خير العمل»، پس علي عليه السلام مي فرمود: مرحبا به عدل گويان، و مرحبا و خوش آمدا به نماز، اي ابن نباح، اقامه بگو.

2. برايمان حديث كرد احمد بن ابراهيم، [گفت:] به ما خبر داد محمد بن محمد بن حسين - در ملاقاتش [4] - [گفت:] به ما خبر داد محمد بن قاسم بن زكريا، [گفت:] براي ما حديث كرد عباد بن يعقوب، [گفت:] به ما خبر داد عمرو بن ثابت از ابن ابي ليلا:... [5] .

3. براي ما حديث كرد محمد، [گفت:] به ما خبر داد محمد بن عمار عجلي، [گفت:] براي ما حديث كرد علي بن محمد بن حنينه [6] ، [گفت:] براي ما حديث كرد



[ صفحه 226]



عباد بن يعقوب، [گفت:] به ما خبر داد عمرو از ابن ابي ليلا:... [7] .

4. حديث كرد براي ما احمد بن زيد بن بشار و علي بن محمد (بن بنان) شيباني، گفتند: براي ما حديث كرد حسن بن محمد بن سعيد رفاء مقري، [گفت:] براي ما حديث كرد محمد بن حسن بن محسن طريفي، [گفت:] براي ما حديث كرد حسن بن يحيي بن عبدالله [گفت:] برايم حديث كرد ابوبكر بن ابي اويس - پسر خواهر مالك بن اويس [8] - از حسين بن عبدالله بن ضميره، از علي بن ابي طالب عليه السلام كه آن حضرت در اذان صبح مي گفت: «حي علي خير العمل، حي علي خير العمل».

5. براي ما حديث كرد، ميمون بن علي بن حميد مقري، [گفت:] براي ما حديث كرد ابوالحسن احمد بن حسن بن حسين بن عيسي علوي، [گفت:] براي ما حديث كرد عبدالعزيز بن يحيي، [گفت:] براي ما حديث كرد مغيرة بن محمد، [گفت:] براي ما حديث كرد ابراهيم بن محمد و عبدالرحمان [9] ، [گفت:] براي ما حديث كرد عيسي بن عبدالله [10] و محمد بن عمر بن علي بن ابي طالب، [گفت:] برايم حديث كرد پدرم از پدرش، از جدش كه گفت: پدرم علي عليه السلام هنگامي كه به سفر مي رفت، اذان و اقامه [11] را به غير خود وانمي گذاشت، و همواره در اذانش مي گفت: «حي علي خير العمل».



[ صفحه 227]



6. حديث كرد براي ما [12] جعفر بن محمد جعفري و محمد بن عبدالله بن حسين، [گفت:] براي ما حديث كرد احمد بن محمد بن سعيد، [گفت:] براي ما حديث كرد يعقوب بن يوسف ضبي، [گفت:] براي ما حديث كرد ابوجباره حصين بن مخارق از يعقوب بن عدي، از يحيي بن زيد، از پدرانش از علي عليه السلام كه آن حضرت به مؤذن خود امر مي كرد كه در اذانش به «حي علي خير العمل» ندا كند.

7. براي ما حديث كرد [13] احمد بن محمد بن ابراهيم - به قرائت - [گفت:] به ما خبر داد محمد بن ابو عباس وراق، [گفت:] براي ما حديث كرد محمد بن قاسم بن زكريا، [گفت:] (براي ما حديث كرد) عباد بن يعقوب، [گفت:] به ما خبر داد نصر بن مزاحم از سفيان بن ابراهيم حريري، از صباح مزني، از سعيد، از اصبغ بن نباته كه گفت: مؤذنان علي عليه السلام مي آمدند و او را به نماز فرا مي خواندند، پس فرمود: مرحبا به كساني كه به عدل قائل اند و به نماز خوش آمد مي گويند؛ و چون مؤذنان پراكنده مي شدند، بر ما وارد مي شد و مي گفت: «حي علي الصلاة، حي علي الصلاة؛ حي علي الفلاح، حي علي الفلاح؛ حي علي خير العمل، حي علي خير العمل».

8. خبر داد ما را محمد بن عبدالله بن حسين - به قرائت - [گفت:] براي ما حديث كرد حسين بن محمد فزاري، [گفت:] براي ما حديث كرد جعفر بن عبدالله محمدي، [گفت:] براي ما حديث كرد مصبح بن هاقان [14] ، [گفت:] براي ما حديث كرد ابراهيم بن محمد- ابن ابي يحيي - از جعفر، از پدرش (از جدش) [15] كه گفت: علي عليه السلام در اذانش مي فرمود: «حي علي الفلاح، حي علي خير العمل».



[ صفحه 228]




پاورقي

[1] جواهر الأخبار والآثار 2: 191؛ الاعتصام بحبل الله المتين 1: 309.

[2] الأذان بحي علي خير العمل: 94، حديث 74.

[3] در كتاب «الاعتصام 1: 291» واژه «نبأنا» به جاي «حدثنا» آمده است.

[4] در كتاب «الاعتصام»: «في كتابه» به جاي «في لقائه» ثبت شده است؛ و در تحقيق عزان «في لقائه» نيست و به جاي آن «ابن كنانه» آمده است.

[5] ادامه حديث مانند روايت پيشين مي باشد.

[6] عزان در متن كتاب «نجيه»، ثبت كرده، و در پي نوشت آورده است: درج «خيبه» و در ط «علي بن محمد بن حتينة». آنچه عزان ثبت كرده درست است، نگاه كنيد به شرح حال وي در المعجم (كه در آخر كتاب آن را آورده است) اما در كتاب «الاعتصام»، حبية ثبت شده است.

[7] ادامه روايت مانند روايت پيشين مي باشد.

[8] عزان در متن به جاي «اويس»، «انس» آورده، و توضيح آن را به شرح حال او در فرهنگ [آخر كتاب] حواله داده است. در كتاب «الاعتصام 1: 292» نيز ضبط اين واژه «انس» است، و در پايان روايت «حي علي خير العمل» يك بار آمده است.

[9] در متن عزان «بن عبدالرحمان» است و در پانوشت مي نويسد: در ط: ابراهيم بن عبدالرحمان؛ و همين عبارت در كتاب «الاعتصام 1: 292» موجود مي باشد.

[10] در كتاب «الاعتصام»، عبدالله بن محمد آمده است.

[11] در نسخه عزان و نيز در كتاب «الاعتصام 1: 292»، «و لا الاقامة» ثبت شده است.

[12] در كتاب «اعتصام»، «أخبرنا» آمده است.

[13] در نسخه عزان «أخبرنا» به جاي «حدثنا» ذكر شده و عبارات پيشين ساقط گرديده است.

[14] در اعتصام «الهلقان» آمده است.

[15] داخل پرانتز از كتاب اعتصام است.


بازگشت