اولين نماز


نصرالله قضاوتي



در ياد من بجاست

آن اولين نماز



در يك پگاه خوب

در آسمان صاف



تك تك ستاره ها

چشمك زنان به من



داده مرا درود

من شاد و پر غرور





[ صفحه 47]





حوض حياط ما

با آب صاف و پاك



با ماهي گلي

پر موج از نسيم



بانگ اذان صبح

پر كرده بود شهر



از هر مناره اي

از پشت بامها



كردم وضو ز آب

خواندم نماز عشق



در قلب كوچكم

ديدم خداي را



من شاد از نماز

او راضي از سپاس



پيوسته در دلم

در وقت هر نماز



خوانم خداي را

بينم خداي را





[ صفحه 48]




بازگشت