اهميت به وقت فضيلت


برگشتن آفتاب به خاطر اميرالمؤمنين علي عليه السلام:

ام سلمه همسر پيامبر صلي الله عليه و اله، اسماء بنت عميس، جابر بن عبدالله انصاري، ابوسعيد حذري، ابوذر غفاري، عبدالله بن عباس و جماعت بسياري از صحابه ي رسول خدا صلي الله عليه و اله گفتند كه:

يك روز رسول خدا صلي الله عليه و اله، اميرالمومنين عليه السلام را به مهمي فرستاد. در آن روز رسول خدا صلي الله عليه و اله نماز عصر را خواند چون



[ صفحه 73]



اميرالمؤمنين عليه السلام برگشت قضاياي كار مزبور را براي پيامبر صلي الله عليه و اله شرح مي داد دفعة وحي حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و اله را فرا گرفت. رسول خدا صلي الله عليه و اله تكيه بر اميرالمؤمنين عليه السلام زد و سر به زانوي او نهاد مدت وحي طولاني شد و آفتاب كاملاً غروب كرد چون رسول خدا صلي الله عليه و اله از غشيه ي وحي بيرون آمد علي عليه السلام را متغير و ناراحت ديد فرمود: يا علي چه رسيده تو را؟

عرض كرد: خير است يا رسول الله، نماز عصر را نخوانده بودم كه بر شما وحي آمد و سر مبارك شما در آغوش من بود نخواستم كه سر مبارك شما را به زمين بگذارم لذا به اشارت نماز كردم بدين جهت دلم خوش نيست. رسول خدا صلي الله عليه و اله فرمود:

دلتنگ نباش كه من دعا مي كنم تا خداي تعالي آفتاب را براي نماز تو برگرداند و تو نماز را در وقت و با شرايط و اركان بگزاري. آنگاه پيامبر صلي الله عليه و اله دست به دعا برداشت و عرض كرد:

بار خدايا! تو مي داني كه علي عليه السلام در طاعت تو و رسول تو بود.

بار خدايا! آفتاب را برگردان تا نمازش را بخواند راويان خبر گفتند به حق آن خدايي كه محمد صلي الله عليه و اله را مبعوث به رسالت نمود كه ما آفتاب را ديديم كه بر در و ديوار تابيده بود و اميرالمومنين عليه السلام نماز عصر را به وقت خواند چون سلام نمازش را داد آفتاب دفعةً فرو نشست [1] .

اين قضيه در واقعه ي بني نضير در مسجد فضيح كه پيامبر صلي الله عليه و اله شش شبانه روز در آنجا نماز گزارد اتفاق افتاد.



[ صفحه 74]




پاورقي

[1] من لا يحضر الفقيه، ج 1 پاورقي ص 203.


بازگشت