لزوم حضور قلب در نماز


در اين قسمت با استفاده از آيات و احاديث اثبات مي كنيم كه در همه عبادتها بخصوص نماز كه ستون دين است و در رأس همه عبادت ها قرار گرفته حضور قلب لازم است. خداي تبارك و تعالي درباره مومنان مي فرمايد: «آنان كساني هستند كه در نمازهايشان خشوع كنندگانند».

و نيز مي فرمايد: «واي بر نمازگزاران آنان كه از نماز خود غافلند».

خداي متعال در اين آيه نماز گزاراني را كه در نمازهاي خود حضور قلب ندارند و دچار غفلت مي شوند نكوهش مي كند نه كساني را كه به كلي نماز را ترك مي كنند. آن گاه خداي تبارك و تعالي در ستايش مومنان مي فرمايد: «آنان كه صدقه مي دهند آنچه را كه مي دهند در حالي كه دلهايشان ترسان است».

خداوند متعال ستايشگر كساني است كه در حين انجام عبادت داراي خوف و خشيت هستند و آن مستلزم حضور قلب در حد اعلي است.



[ صفحه 62]



رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و اله مي فرمايد:

«نماز ميزان و الگو است هر كس شرايط و آداب آن را به طور شايسته رعايت كند، پاداش كامل دريافت مي كند».

و نيز در همين رابطه مي فرمايد:

«خداي را پرستش كن آن سان كه گويي او را مي بيني اگر تو او را نمي بيني بي ترديد او تو را مي بيند».

و درباره فضيلت تمام و كمال نماز مي فرمايد:

«دو تن از امت من به نماز بر مي خيزند و ركوع و سجود را يكنواخت انجام مي دهند ولي ميان اين دو نماز از آسمان تا زمين فاصله است».

و در همين رابطه مي فرمايد:

«كسي كه در نماز صورتش را به اين طرف و آن طرف مي چرخاند آيا نمي ترسد كه خداوند صورتش را به شكل الاغ بگرداند».

و نيز مي فرمايد:

«هر كس دو ركعت نماز بگزارد كه در آن چيزي از امور دنيا را از قلب خود خطور ندهد خداوند او را مي آمرزد».

«كسي كه در يك نماز واجب قلب خود را از افكار پراكنده باز دارد و ركوع و سجود و خشوع آن را به طور كامل انجام دهد آنگاه خداي تبارك و تعالي را تقديس و تمجيد و ستايش كند و تا هنگام فرا رسيدن نماز ديگر كار بيهوده انجام ندهد خداوند براي او



[ صفحه 63]



پاداش حج و عمره مي نويسد و او را از اهل عليين قرار مي دهد».

«نمازي هست كه نصف آن پذيرفته مي شود و يا يك سوم آن يا يك چهارم آن و يا يك پنجم آن پذيرفته مي گردد و بالاخره نمازي هست كه يك دهم آن پذيرفته مي شود و برخي از اقسام نماز چون جامه كهنه درهم پيچيده شده به صورت نمازگزار زده مي شود به درستي كه از نماز سودي به تو نمي رسد جز به مقداري كه توجه قلبي و اقبال دروني داشته باشي».

امام باقر عليه السلام از رسول گرامي صلي الله عليه و اله نقل مي كند كه فرمود:

«چون بنده مومني به نماز برخيزد خداوند متعال تا پايان نمازش با نظر رحمت به سوي او نگاه مي كند و رحمت الهي بر او سايه مي افكند و از بالاي سرش تا افق آسمان و فرشتگان در اطراف او تا افق آسمان گرد مي آيند. خداوند فرشته اي را براي او موكل مي سازد كه بالاي سرش ايستاده به او بگويد، اي نمازگزار! اگر بداني كه چه كسي به تو مي نگرد و با چه كسي سخن مي گويي هرگز از جايت تكان نمي خوري.

امام صادق عليه السلام مي فرمايد:

ترس و اميد در دل كسي جمع نمي شود جز اين كه بهشت بر او واجب مي گردد چون مشغول نماز شدي با تمام قلب متوجه خداي متعال باش هيچ بنده مومني نيست كه در نماز و دعايش به خداي تبارك و تعالي روي كند جز اين كه خداوند دلهاي مومنان را به سوي او باز مي گرداند و او را با محبت آنها تاييد مي كند تا وارد بهشت گرداند.



[ صفحه 64]



ابوحمزه ثمالي مي گويد:

امام زين العابدين عليه السلام را ديدم كه مشغول نماز است عبا از دوش مباركشان افتاد آن را درست نكرد تا از نماز فارغ شد علت را از آن حضرت پرسيدم فرمود: واي بر تو آيا مي داني كه در حضور چه كسي ايستاده بودم؟! نماز بنده اي پذيرفته نمي شود جز به مقدار اقبال و توجه قلبي او. گفتم جانم به فداي تو در اين صورت ما هلاك شده ايم. فرمود: خير خداوند نماز را به وسيله نافله ها تكميل مي گرداند.

فضيل بن يسار از امام باقر و امام صادق عليهم السلام نقل مي كند كه فرمودند:

بهره تو از نماز فقط به مقداري است كه در آن اقبال و توجه داشته باشي اگر نمازگزار همه نماز را با خيالات بگذراند يا از آداب آن غفلت ورزد چنين نمازي در هم پيچيده شده به صورت صاحبش زده مي شود.

زراره از امام باقر عليه السلام نقل مي كند كه فرمود:

هنگامي كه براي نماز برخاستي بر تو باد به توجه و حضور قلب، زيرا كه نصيب تو از نماز فقط به مقدار اقبال قلبي توست. هرگز در نماز با دستت و سر و صورتت بازي نكن در دل خود حرف مزن و خميازه مكش.

حلبي از امام صادق عليه السلام روايت مي كند كه فرمود:

چون به نماز پرداختي بر تو باد به خشوع و حضور قلب كه خداي تعالي مي فرمايد: «آنان كه در نمازهايشان خشوع كنندگانند».



[ صفحه 65]



و نيز از آن حضرت روايت است كه فرمود:

«امام زين العابدين عليه السلام هنگامي كه براي نماز بر مي خاست رنگ شريفش دگرگون مي شد، چون به سجده مي رفت سرش را بلند نمي كرد مگر اين كه عرق مي ريخت» و نيز مي فرمود:

«هنگامي كه آن حضرت به نماز مي ايستاد همانند ساقه درختي بود كه هيچ حركتي نداشت جز به مقداري كه باد حركت دهد».

امام باقر عليه السلام مي فرمايد:

نخستين چيزي كه (در قيامت) از بنده محاسبه مي شود، نماز است. اگر نماز پذيرفته شود، ديگر عبادت ها نيز پذيرفته مي شود. اگر نماز در وقت خود به آسمان بالا رود به سوي صاحبش بر مي گردد در حالي كه سفيد و نوراني است و مي گويد: تو (آداب) مرا رعايت كردي خداوند تو را مراعات كند. و اگر در غير وقت خود و بدون آداب و شرايط بالا رود به سوي صاحبش بر مي گردد در حالي كه تيره و تار است و مي گويد: تو مرا تباه ساختي، خداوند تو را تباه سازد.

عيص بن قاسم از امام صادق عليه السلام روايت مي كند كه فرمود:

به خدا سوگند بر فردي پنجاه سال مي گذرد كه خداوند يك نماز او را قبول نمي كند آيا چه مصيبتي بالاتر از اين؟ به خدا سوگند شما در ميان همسايگان و آشنايان خود افرادي را مي شناسيد كه اگر براي شما نماز بخوانند از آنها نمي پذيريد. زيرا آنها نماز را سبك مي شمارند. خداي تبارك و تعالي جز عمل نيكو



[ صفحه 66]



را نمي پذيرد، پس چگونه ممكن است چيز بي ارزش را بپذيرد؟

از امام رضا عليه السلام روايت شده كه اميرمومنان عليه السلام فرمود:

خوشا به حال كسي كه پرستش و نيايش خود را براي خدا خالص گرداند و قلبش را به وسيله آنچه ديدگانش مي بيند، مشغول نكند و ياد خدا را به وسيله آنچه گوشهايش مي شنود از ياد نبرد و دلش به خاطر آنچه به ديگران عطا شده اندوهگين نشود.

سفيان بن عيينه از امام صادق عليه السلام روايت مي كند تا شما بياموزيد كه عمل نيكو چيست؟

منظور از عمل نيكو بسياري حجم عمل نيست بلكه عمل درست تر منظور است و درستي آن با خوف و خشيت از خدا و نيت درست و اعمال نيكو است. سپس فرمود:

استمرار و به پايان رسانيدن يك عمل كه با خلوص انجام شود از خود آن سخت تر است زيرا عمل خالص عملي است كه از غير خداي تبارك و تعالي انتظار سپاس و ستايش نداشته باشي. و نيت از خود عمل برتر است و نيت جزيي از عمل است. آن گاه حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: «بگو هر كسي طبق شيوه خود عمل مي كند» و سپس فرمود: «منظور از شاكله (شيوه) همان نيت است».

ابان بن تغلب مي گويد: در مزدلفه (شب عيد قربان در مشعر الحرام) پشت سر امام صادق عليه السلام نماز مي خواندم چون از نماز بپرداخت به من فرمود:

«اي ابان! كسي كه نمازهاي پنجگانه را با حدود و آدابش



[ صفحه 67]



بپا دارد و بر اوقاتش محافظت نمايد خدا را در روز قيامت ملاقات مي كند در حالي كه پيماني نزد خدا دارد كه او را وارد بهشت سازد ولي اگر حدود و شرايط آن را رعايت نكند و بر اوقات آن مواظبت ننمايد، خدا را ملاقات مي كند در حالي كه پيماني پيش او ندارد، اگر بخواهد او را وارد دوزخ مي سازد و اگر بخواهد او را مي آمرزد.

حضرت صادق عليه السلام به عبدالله (بن ابي يعفور) فرمودند:

اي عبدالله وقتي كه مشغول نماز مي شوي مثل كسي كه وداع كند با نماز و ترس آن دارد كه ديگر به آن نرسد، نماز بخوان. پس از آن چشمت را بدوز به موضع سجودت. تو اگر بداني كسي در راست و چپت هست، نمازت را نيكو بجا مي آوري. بدان كه تو پيش كسي ايستادي كه او تو را مي بيند و تو او را نمي بيني.

حضرت صادق عليه السلام فرمودند:

همانا من دوست مي دارم از شماها مرد مومني را كه وقتي در نماز واجبي ايستاد توجه قلبش به سوي خداي تعالي باشد و مشغول نكند قلبش را به كار دنيا. نيست بنده اي كه در نمازش توجه كند به سوي خدا با قلبش، مگر آن كه توجه كند خداوند به سوي او و قلوب مومنان را براي محبت كردن به او نرم كند.

از حضرت صادق عليه السلام مروي است كه فرمود:

وقتي احرام بستي در نماز اقبال كن بر آن، زيرا كه وقتي اقبال نمودي خداوند به تو اقبال فرمايد و اگر اعراض نمايي خداوند از تو اعراض كند. پس گاهي بالا نمي رود از نماز مگر ثلث يا ربع يا



[ صفحه 68]



سدس آن. به آن قدر كه نمازگزار اقبال به نماز نموده و خداوند عطا نمي فرمايد به غافل چيزي را. [1] .

از رسول خدا صلي الله عليه و اله روايت است كه به ابوذر فرمودند:

دو ركعت متوسط با فكر، بهتر است از (به نماز) ايستادن يك شب در صورتي كه قلب غافل باشد. [2] .

پيامبر اكرم صلي الله عليه و اله فرمود:

نمازي كه قلب نمازگزار با بدنش حضور نداشته باشد مورد نظر و توجه خداوند نيست.

و نيز فرمود: (مورد قبول) نيست مگر با حضور قلب.

حضرت سجاد عليه السلام فرمود:

نماز بنده قبول نمي شود مگر به اندازه اي كه حضور قلب داشته باشد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

به خدا سوگند بر فردي پنجاه سال مي گذرد و خداوند يك نماز او را قبول نمي كند آيا چه مصيبتي بالاتر از اين است؟

از رسول اكرم صلي الله عليه و اله روايت شده كه فرمود:

هنگامي كه بنده مشغول نماز مي شود، شيطان مي آيد و به او مي گويد: به ياد آور فلان چيز را، ياد آور فلان را، تا اينكه انسان متوجه نشود كه چند ركعت خوانده است.



[ صفحه 69]




پاورقي

[1] مستدرك الوسائل، كتاب الصلوة، ابواب افعال الصلوة، باب 3، حديث 7.

[2] بحارالانوار، ج 74، ص 82.


بازگشت