اياك نعبد و اياك نستعين
پس از شناخت مبدأ، مربي و مدبر هستي، به بارگاه ربوبي او راه مي يابيم و به زبان جمع كه همراه احترام و خضوع بيشتري است، به پيشگاهش عرضه مي داريم: تنها تو را مي پرستيم و تنها از تو كمك مي جوييم؛ چرا كه تو سرچشمه ي همه ي كمالات و درياي رحمتي و ما هماره نيازمندت بوده و هستيم. از اين عبارت مي آموزيم:
1. همنوايي تمام موحدان در سرود عبادت و استعانت، روحيه ي جمعي و حفظ وحدت را پيام مي دهد.
2. استعانت از او به دنبال ادعاي عبادت مخلصانه ي او، به ما مي آموزد كه حتي در انجام عبادات، بي نياز از كمك و اعانت ذات ربوبي نيستيم.
3. عبادت خالصانه، زمينه ي دريافت امدادهاي الهي است.
4. با توجه به انحصار قدرت در گذشته و حال و آينده در خداوند، مددجويي، جز از او، كاري عبث و بيهوده است.
5. استعانت، بايسته ي مبدئي است، كه پرستش و عبادت متوجه او مي شود.
6. ستايش و اقرار به كمالات معبود و احساس حضور در پيشگاه او از آداب نيايش است.
[ صفحه 115]