دوري از پرورش و پرستش هواها


آنچه انسان را وادار به خضوع و زانو زدن بر در خانه ي خلايق مي كند، آرزوها، هواها و محبت دنيا است. اگر آرزوها محدود گردند و هواها سركوب و محبت دنيا مهار گردد چگونه حريت انسان به او اجازه مي دهد كه به دنيا وابسته شود و پرستشگري را كه افضل اعمال انساني است به شراكت نالايق مشوب گرداند. غزالي در بيان حقيقت اخلاص چنين مي گويد:

«آن كس كه حب دنيا بر قلب او غالب گردد، تمام حركاتش چنين صفت و نشان غير خدايي را به خود مي گيرد؛ پس: جز اندكي از عبادات و نماز و روزه او، ره به سلامت نمي برد. بنابراين راه رسيدن به اخلاص، بريدن از دنيا و آخرتي شدن است. تا قلب، صبغه ي الهي را بپذيرد و به اعمال، منتقل كند.» [1] .


پاورقي

[1] محجة البيضاء، ج 8، ص 138.


بازگشت