يأس از مردم


با آن كه در بينش اسلامي، جامعه و مردم مورد توجهند، اما هيچ گاه، تكيه گاهي مناسب براي انسان نيستند؛ چرا كه جايگاه انسان در نظام خلقت به هيچ وجه توجيه كننده ي وابستگي روحي فردي از افراد بشر به ديگري نيست! زيرا با آن كه انسان، خليفه ي خدا در زمين محسوب مي گردد، و پروردگار حكيم، ساير موجودات را به طفيل او، آفريده، ولي انسان موجودي ناتوان است، كه: «لن يخلقوا ذبابا ولو اجتمعوا له و ان يسلبهم الذباب شيئا لا يستنقذوه منه؛ [1] اگر تمام انسان ها جمع شوند نمي توانند مگسي خلق كنند و چنانكه مگسي از آنان چيزي بستاند و بگريزد، نمي توانند آن را از وي بازگيرند.»

با آنكه هر چه دارند داده الهي است و هر چه در راه خدا بدهند خداوند آن را به آنان برمي گرداند اما: «اذا مسه الخير منوعا؛ [2] وقتي توانگرند، تعاونگر نيستند.»

بنابراين بايد از اين خيل ناتوان ممسك، قطع اميد كرد و اين نااميدي، گام پيشين وابستگي به خدا و اخلاص عمل براي او است.



[ صفحه 107]



حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:

«اول الاخلاص اليأس مما في ايدي الناس؛ [3] .

نااميد بودن از مردم، نخستين شرط اخلاص است.»


پاورقي

[1] حج / 73.

[2] معارج / 21.

[3] غررالحكم و دررالكلم.


بازگشت