برقراري عدالت اجتماعي


در زندگي دنيوي به دليل محدوديت منابع و نامحدود بودن تقاضا، همواره نگراني از رعايت نشدن عدالت اجتماعي در توزيع ثروت و امتيازهاي دنيايي وجود دارد.

چه مكانيزم و سيستمي مي تواند زياده خواهي بشر را در اين مورد به گونه اي اطمينان بخش كنترل و مهار سازد؟ سرعت گير و كنترل كننده اي كه بتواند سرعت و حركت بشر را در اين عرصه محدود كند، چيست؟

اگر شهرداري بخواهد از افزايش ساخت و سازهاي بي رويه و تراكم هاي خارج از قواره و استاندارد جلوگيري كند، يا دولت در نظر داشته باشد ماليات بگيرد، يا ناهنجاري را به هنجار بدل سازد، برخورد مستقيم، واپسين و كم اثرترين راه آن است و معمولا راهكاري را تعريف مي كنند كه در فرآيند انجام يكي از ضرورت ها و نيازهاي قطعي، همه ي افراد به رعايت يا انجام و تأديه ي آنچه دولت بر آن اهتمام دارد، ملزم گردند. همانند پايان كار، خريد و فروش و انجام معاملات و خروج از كشور و امثال آن، بر اين اساس آيا مي توانيد بگوييد چه



[ صفحه 42]



مكانيزم هاي معتبري مي توان در جريان حيات روزمره ي آدميان تعبيه كرد كه آنان را به رعايت عدالت اجتماعي ملزم كند؟ نام آنها را در جدول زير بنويسيد.

جدول 5. عوامل مؤثر در رعايت عدالت اجتماعي

1.

2.

3.

اينك به كاركرد نماز در اين زمينه توجه كنيد.

نمازگزار، بايد شرايطي را درباره ي لباس و مكان نماز، پرداخت واجبات مالي همچون خمس و زكات، پرهيز از غيبت و توجه به حقوق ديگران را در نظر گيرد، تا نماز او مقبول درگاه خداوند تبارك و تعالي شود. اين الزام ها كه تمام بخش هاي زندگي انسان را تحت تأثير و نفوذ قرار مي دهد، نماز را از يك عمل فردي، خارج و به صورت جرياني اصلاحي و پديده اي اجتماعي در متن زندگي ظاهر كرده و خود، عاملي در مسير ايجاد و برقراري عدالت اجتماعي مي شود. استاد مطهري (ره) مي نگارد:

«مسأله ي ديگر: مسأله ي حقوق است. باز از نظر روح عبادت واقعا فرق نمي كند كه ما روي يك فرش غصبي باشيم، يا روي يك فرش مباح. اين ها قراردادهاي اجتماعي است كه اين فرش مال شما باشد و آن فرش مال من؛ من



[ صفحه 43]



در مال شما تصرف نكنم و شما در مال من تصرف نكنيد. اين ها هر يك، دستورهايي است كه براي زندگي اجتماعي مفيد است، وگرنه يك واقعيت و حقيقتي نيست كه مثلا اگر اين فرش مال من باشد، يك كيفيت واقعي داشته باشد و اگر مال شما باشد، يك كيفيت واقعي ديگر.... مسأله ي عبادت، يك امر واقعي است؛ يعني از نظر حالت و رابطه ي روحي كه ميان انسان و خدا برقرار مي شود، اين امور نمي توانند واقعا اثري در عبادت داشته باشند. بعضي چيزها اثر دارند؛ مثلا: اگر انسان دچار برخي عوارض جسمي و روحي باشد، اصلا عبادت برهم مي خورد، و اين عوارض، مانع حضور قلب و توجه مي شوند، ولي امور مذكور چنين اثري ندارند. مع ذلك اسلام مي گويد: جايي كه در آن نماز مي خواني، آبي كه با آن وضو مي گيري، حتي آن محلي كه آب وضويت در آن ريخته مي شود، لباسي كه با آن نماز مي خواني، تمام آنچه با اين عمل تو ارتباط دارد، بايد مباح باشد، يعني نبايد حرام باشد، اگر يك نخ غصبي هم در لباس تو باشد، اين عبادت پذيرفته نيست.» [1] .

يعني اسلام مي گويد: من پرستشي را كه در آن حقوق اجتماعي محترم نباشد، اساسا قبول ندارم. آن وقت يك نمازگزار وقتي مي خواهد نماز بخواند، اول فكر مي كند خانه اي كه من در آن هستم، به زور از مردم گرفته ام، يا نه؟ اگر به زور گرفته ام، نمازم باطل است. پس مجبور است خانه اي ترتيب دهد كه برايش حلال باشد، يعني از صاحب اصلي اش خريده باشد، يا صاحب او را راضي نگه دارد. فرش زير پا و لباسي كه به تن دارد، همينطور. اگر خمس يا زكات بايد بدهد و ندهد، باز نمازش باطل است.» [2] .



[ صفحه 44]



همان گونه كه در فقه، نماز با لباسي كه از درآمد غير مشروع تهيه گرديده، يا در مكاني كه صاحب آن راضي نيست، باطل شمرده شده است، در روايات نيز نماز كسي كه پدر و مادر از او راضي نباشند، [3] كسي كه غيبت مسلماني را كرده باشد، [4] زني كه همسرش از او ناراضي باشد، آن كه حقوق مستمندان را ندهد، امام جماعتي كه مردم از او ناراضي باشند [5] و كسي كه لب به مسكرات بيالايد، [6] غير قابل قبول شمرده شده است.

اينك به دستاوردي ديگر از آثار نماز توجه كنيد:


پاورقي

[1] تعليم و تربيت / 187 - 188.

[2] گفتارهاي معنوي / 83 - 84.

[3] بحارالانوار، ج 74، ص 61.

[4] همان، ج 77، ص 50.

[5] همان، ج 75، ص 257.

[6] همان، ج 84، ص 317.


بازگشت