آثار اخلاقي، تربيتي


در نماز جماعت، افراد در يك صف قرار مي گيرند و امتيازات موهوم صنفي، نژادي، زباني، مالي و... كنار مي رود و صفا و صميميت و نوعدوستي در دلها زنده مي شود و مؤمنان، با ديدار يكديگر در صف عبادت، احساس دل گرمي و قدرت و اميد مي كنند.

نماز جماعت، عامل نظم و انضباط و وقت شناسي است.

روحيه ي فردگرايي و انزوا و گوشه گيري را از بين مي برد و نوعي مبارزه با غرور و خودخواهي را دربر دارد.

نماز جماعت، «وحدت» در گفتار، جهت، هدف و امام را مي آموزد و از آنجا كه بايد پرهيزكارترين و لايق ترين اشخاص، به امامت نماز بايستد، نوعي آموزش و الهام دهنده ي علم و تقوا و عدالت است.

نماز جماعت، كينه ها و كدورت ها و سوءظن ها را از ميان مي برد و سطح دانش و عبوديت و خضوع را در جامعه ي اهل نماز، افزايش مي دهد.

به خاطر اين همه آثار است كه به نماز جماعت، آن همه توصيه شده است. حتي نابينايي وقتي از حضور پيامبر، اجازه خواست كه به مسجد نيايد، آن



[ صفحه 217]



حضرت فرمود: از خانه تا مسجد، ريسماني ببندد و به كمك آن، خود را به نماز جماعت برساند. [1] و نيز نابيناياني كه اجازه ي ترك شركت در نماز خواستند، رسول خدا صلي الله عليه و آله اجازه نفرمود. [2] .

از طرف ديگر، برخورد شديد نسبت به كساني كه به نماز جماعت اهميت نمي دهند، نشان ديگري بر اهميت و سازندگي آن است. در حديث است كه به چنان كسان، همسر ندهيد [3] و معرف آنان نشويد. [4] .


پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 5، ص 377.

[2] كنزالعمال، ج 8، ص 255.

[3] سفينة البحار، ج 1، جماعت.

[4] همان مدرك.


بازگشت