سوره ي توحيد


بسم الله الرحمن الرحيم

قل هو الله أحد، الله الصمد، لم يلد و لم يولد

و لم يكن له كفوا أحد

گرچه در نماز، پس از سوره ي حمد، هر سوره اي مي توان خواند، اما اين سوره فضيلت بيشتري دارد. براي امام جماعت نيز بهتر است كه براي رعايت حال ديگران، سوره ي كوتاه انتخاب كند.

شروع سوره با نام خداوند است. بسم الله، غير از سوره توبه در ابتدا تمام سوره ها آمده و يكي از آيه هاي همان سوره به حساب مي آيد. سوره ي توبه، نيز چون محتوي انتقاد و برائت از كفار و مشركان است، بدون بسم الله است، زيرا برائت و بيزاري، با صفت رحمان و رحيم، ناسازگار است.



[ صفحه 170]



شروع با نام خدا، براي رنگ خدايي جهت خدايي و انگيزه ي الهي دادن به كارها و برنامه هاست و اين از نكات فرهنگ تربيتي اسلام به شمار مي رود. شروع و پايان هر كار، بايد با توجه به خداوند باشد، حتي ذبح حيوانات!

كار بي «بسم الله» ناقص است، و گاهي به خاطر بي توجهي به خدا، حادثه ي ناگوار پيش مي آيد. براي كسي اين حادثه پيش آمد كه هنگام نشستن، پايه ي تخت لغزيد و واژگون شد و سر او شكست. حضرت علي عليه السلام فرمود: اين ناگواري به خاطر آن است كه بسم الله نگفتي. [1] .

سوره ي توحيد، در معرفي يكتايي خداي بي همتاست. خداوند، از هر جهت يكتا و بي همتاست، چون وجود و صفاتش نامحدود است و وجود نامحدود، جز يكي نمي تواند باشد. مثل خانه اي كه اگر بخواهد از جهت مساحت، نامحدود و بي نهايت باشد، زمين و مكاني براي خانه ي ديگر باقي نمي ماند و اين خانه، يكي بيشتر نمي شود.

خداوند، يكتاست، در همه چيز:

در آفرينش، يكتاست: «الله خلق كل شي ء» [2] .

در پرورش، يكتاست: «هو رب كل شي ء» [3] .

در مالكيت، يكتاست: «و لله ملك السموت و الأرض» [4] .

در حاكميت يكتاست: «ان الحكم الا لله» [5] .



[ صفحه 171]



در فريادرسي يكتاست:

«أمن يجيب المضطر اذا دعاه و يكشف السوء» [6] .

و... در همه ي اوصاف و ويژگيها بي نظير است.

او «صمد» است. وجودي بي نياز، كه همه نيازمند اويند و به او توجه مي كنند. صمد است، يعني از خوراك، خواب، تغيير، تحول، شريك، فساد، غفلت، خستگي، زاد و ولد و ترس... دور است. [7] .

علي عليه السلام فرمود: صمد، يعني نه جسم است، نه مثال، نه صورت؛ و نه شبيه و مكان و زمان و مرز و حد و شكل دارد، نه خالي است، نه پر... [8] .

(لم يلد و لم يولد) زاد و ولدي ندارد، از چيزي گرفته نشده و چيزي از ذات مقدسش گرفته نمي شود. مثل ميوه نيست كه از درختان جدا شود، يا اشكي كه از چشم بجوشد، يا جرقه اي كه از سنگي بجهد.

اين جمله، نفي عقايد كساني مثل مسيحيان و يهوديان است كه «عيسي» و «عزير» را فرزند خدا مي دانستند، يا مشركين، كه فرشتگان را دختران خدا مي پنداشتند.

(و لم يكن له كفوا احد) او بي مانند است، شبيهي در ذات و صفات و افعال ندارد. «ليس كمثله شي ء» [9] .


پاورقي

[1] پيام قرآن، (تفسير موضوعي) جلد 1.

[2] رعد، آيه ي 16.

[3] انعام، آيه ي 164.

[4] آل عمران، آيه ي 189.

[5] انعام، آيه ي 57.

[6] نمل، آيه ي 62.

[7] بحارالانوار، ج 3، ص 223.

[8] بحارالانوار، ج 3، ص 223.

[9] شوري، آيه ي 11.


بازگشت