صراط مستقيم


وقتي سخن از راه راست است، راه هاي غيرمستقيم هم مطرح مي شود. اگر شناختي به اين «بيراهه» ها پيدا كنيم، «راه» را هم بهتر خواهيم شناخت. فهرستي از راه هاي غيرمستقيم از اين قرار است:

راه هاي غيرمستقيم

1- راه هوس ها، كه هنگام غضب و شهوت و طوفان غرائز پيش مي آيد.

2- راه هوس هاي ديگران.

3- راه افراط و تفريط ها و يكسونگري ها.

4- راه وسوسه هاي شيطاني و جلوه هاي آن.

5- راه طاغوت ها، كه انسان ها را با تهديد و تطميع، به آن مي كشند.

6- راه دنياطلبي، كه انسان به خاطر مال و مقام، به فكر راضي كردن اين و آن افتد.

7- راه هاي بدون برهان و منطق و بر اساس موج و جو كاذب.

8- راهي كه انسان، بي فكر و مشورت و تجربه برگزيده است.

9- راهي كه روندگان را به هلاكت كشانده است (راه مغضوبان و گمراهان)

10- راه سليقه ها و آراء شخصي و عادت هاي نابجا.

پس راه مستقيم كدام است؟

راه خدا: «ان ربي علي صرط مستقيم» [1] .

راه انبياء: «انك علي صرط مستقيم» [2] .



[ صفحه 162]



راه عبوديت و پرستش: «و أن اعبدوني هذا صرط مستقيم» [3] .

راه رهبران معصوم: امام صادق عليه السلام فرمودند: «و الله نحن الصراط المستقيم» [4] .

راه پيوند و تمسك به خدا و قانون او: «و من يعتصم بالله فقد هدي» [5] .

چند تذكر

1- راه مستقيم، نسبت به اشخاص، زمان ها و شرايط مختلف، گاهي متفاوت مي شود. يكجا سكوت است، گاهي فرياد. گاهي بذل مال است، گاهي نثار جان، براي كسي تحصيل است، براي ديگري كار و... (البته نبايد اين سخن دستاويز فرار از مسئوليت هاي ديني و اجتماعي براي رفاه طلبان شود)

2- آنان كه در صراط مستقيمند و از شرايط و امكانات ويژه اي برخوردارند، نبايد ديگران را (كه آنها هم در راه خدا، كار ديگري مي كنند) مورد انتقاد و عيبجويي قرار دهند. چرا كه راه هاي رسيدن به رضاي خدا بسيار است و درجات اعمال افراد، متفاوت مي باشد و چه بسا همه، زير يك پرچم، با مركب هاي مختلف، صراط مستقيم را طي كنند.

3- بودن در صراط مستقيم، اگر مهم است، مهم تر از آن، استمرار حركت در راه راست است. زيرا انسان ها در معرض لغزش و انحرافند و در حديثي از علي عليه السلام در معناي اين آيه، آمده كه يعني: آينده ي عمر ما را نيز، راه مستقيم قرار بده. [6] .

4- انسان در عاليترين درجه ي تكامل (حتي عصمت هم) بايد از خداوند، راه



[ صفحه 163]



مستقيم را بطلبد، زيرا اين راه، داراي درجاتي است و مثل نور و علم و حركت، قابل تكامل و افزايش است. قرآن در مورد هدايت افزون تر براي هدايت يافتگان، مي فرمايد: «و يزيد الله الذين اهتدوا هدي» [7] .

و در اول دعاي مكارم الاخلاق هم، امام سجاد عليه السلام از خداوند مي طلبد كه ايمان و يقين و خواسته و هدف را به كاملترين و عاليترين نوع و درجه برساند.

5- تشخيص صراط مستقيم دشوار است و حركت در آن، همچون عبور از راهي باريك و لغزنده و باريك تر از مو و برنده تر از شمشير است. بيشتر مردم، يا در تشخيص آن دچار گمراهي مي شوند، يا در پيمودن آن، به انحراف كشيده مي شوند. يكي در عقايد، منحرف مي شود، ديگري در عمل، بيراهه مي رود. يكي «جبري» مي شود، ديگري «تفويضي» مي گردد، يكي از رهبران معصوم را تا حد خدايي بالا مي برد و غلو مي كند، [8] يكي آنان را در حد انسان هاي عادي و حتي مجنون و ساحر مي شمارد.

يكي زيارت امامان و شهيدان را شرك مي داند. [9] ديگري حتي به درخت و سيمان، ريسمان مي بندد و حاجت مي طلبد، يكي در دنيا غرق مي شود، ديگري رهبانيت برمي گزيند. يكي آنقدر خرج مي كند كه خود، به فقر گرفتار مي شود، ديگري دچار بخل مي گردد. يكي از فرط غيرت، حتي نام همسرش را نمي برد، ديگري زنش را بي حجاب به خيابان مي فرستد.

اسلام، مردم را به راه راست و صراط مستقيم دعوت مي كند، كه راهي ميانه



[ صفحه 164]



و طريق وسط و اعتدال در همه ي امور است، حتي در مورد عبادت هم، در احاديث، بابي تحت عنوان «الاقتصاد في العباده» (ميانه روي در عبادت) مطرح است.


پاورقي

[1] هود، آيه ي 56.

[2] زخرف، آيه ي 43.

[3] يس، 61.

[4] نورالثقلين، ج 1، ص 17.

[5] آل عمران، آيه ي 101.

[6] تفسير نمونه، به نقل از تفسير صافي.

[7] مريم، آيه ي 76.

[8] مثل آنان كه حضرت عيسي عليه السلام و حضرت علي عليه السلام را خدا مي دانند.

[9] همچون وهابي ها.


بازگشت