بي توقعي از ديگران


نمونه اي را كه در قرآن كريم در اين باره ياد مي كند، افطاري دادن حضرت علي و فاطمه عليهاالسلام است. امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام در كودكي بيمار شدند. پيامبر صلي الله عليه و آله و جمعي از اصحاب به عيادت رفتند و به علي عليه السلام پيشنهاد كردند كه براي شفاي آن دو، نذر كنند. نذر كردند كه اگر شفا يابند، سه روز روزه بگيرند. خداوند آن دو فرزند را شفا داد. علي و فاطمه عليهاالسلام در وفاي به



[ صفحه 137]



نذر، روزه گرفتند. آن بزرگواران، خود به زحمت ناني براي خويش در خانه مي پختند. هنگام افطار در اولين روز، بينوايي به در خانه آمد. آنان غذا و نان خود را به او دادند و خود، با آب افطار كردند. روز دوم و سوم هم اين ماجرا تكرار شد. خانواده كه سه روز، بي غذا روزه گرفته بودند، با رنگ پريده خدمت پيامبر رسيدند.

سوره ي دهر درباره ي آنان نازل شد كه اشاره به اين عمل خالصانه دارد: «انما نطعمكم لوجه الله لانريد منكم جزآء و لاشكورا» [1] ما شما را به خاطر خدا، اطعام مي دهيم و از شما هيچ پاداش و سپاسي نمي خواهيم.

آنان، با اخلاص و به خاطر خدا، اطعام كردند، اطعام و بخششي كه جزء خصلت و روحيه ي آنان بود، غذاي مورد علاقه ي خود را دادند، از تكرار مهمان يا سائل، خسته و ناراحت نشدند و هيچ توقع و چشمداشت تشكر هم از آنان نداشتند.

انسان ممكن است گاهي بدون پول، كار كند ولي مايل باشد كارش در جامعه مطرح باشد.

گاهي با زبان مي گويد كه توقع پاداش ندارد ولي در دل، مي خواهد.

گاهي اگر از كار خوب و فعاليت هايش قدرداني نمي شود، دلسرد و ناراحت مي شود و اگر به تناسب مقامش از او احترام به عمل نمي آيد، دلگير مي گردد.

اين ها نشانه هاي عدم اخلاص است. مخلص، كسي است كه انتقاد يا تمجيد مردم در عمل به تكليف او، بي تأثير باشد و انسان به وظيفه عمل كند،



[ صفحه 138]



چه بدانند و تشكر كنند، يا بي خبر باشند و ناسپاس.


پاورقي

[1] انسان، آيه ي 9.


بازگشت