در مصاف نماز


سميه ممشلي

هر روز هفده بار بر سجاده ي دل به جذرومد مي ايستيم تا دريا شدن فراموشمان نشود.

نماز، تبسم روح است و همه ي حرف هاي دل. نماز، قلب را شكوفا مي كند و انديشه را پرواز مي دهد. نماز، در طلب تشنگي و رسيدن به درياست.



[ صفحه 343]



نماز، دل دادن و دلدار گرفتن است. دلشدگان شوريده آن گاه كه به نماز مي ايستند، گم مي شوند و در اين گم شدن همه چيز مي يابند.

سميه ممشلي از اهالي مينودشت است. او در موضوع «تجلي نماز در نهضت عاشورا» قلم فرسايي كرده است. ممشلي نوشته اش را به مادر مرحوم خود تقديم كرده است؛ مادري كه به قول خود او راه درست آموختن معرفت و شناخت را به وي نشان داده است. نوشته وي با مقدمه اي در وصف نماز و نمازگزار آغاز شده است. سپس نويسنده به تفسيري عارفانه و شاعرانه از اركان نماز پرداخته است. از نظر او نماز يك ديدار است. تجديد خاطره اي ست از محبت ها، كرامت ها، نعمت ها و لحظه هاي خوش عبادت. نماز نوعي تجديد بيعت با پروردگار است. سميه ممشلي در آخر اثر توصيه اي براي نوجوانان دارد. از نظر او عمر به سرعت مي گذرد و تنها چيزي كه باقي مي ماند ثمراتي است كه از نماز حاصل شده است.


بازگشت