كبوتر رحمت


طاهره ميرزايي

اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم …

وقتي اين جمله را زمزمه مي كنم، حسرت و آرزو تمام وجودم را فرامي گيرد. افسوس كه من لياقت حضور در آن روز را نداشتم. براي لحظه اي چشمانم را مي بندم و خود را در صحراي كربلا به همراه امام و يارانش مي بينم.

شمعِ لحظه ها قطره قطره آب مي شود و در روشنايي زمان موسم راز و نياز فرا مي رسد. در اين هنگام ابوثمامه به مولا مي گويد: «وقت نماز ظهر است». و مولا مي فرمايد:«خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد».



[ صفحه 310]



قطعه ي ادبي طاهره ميرزايي كه در دو صفحه نوشته شده درباره ي «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» است. نويسنده با روايتي داستاني فضاي عاشورا را بازسازي مي كند و خود را در آن فضا قرار مي دهد. سرتاسر نوشته شامل اجزاي مختلف نماز از قبيل: ركوع، سجده، قنوت، سلام و… است كه نويسنده در هر قسمت با به كارگيري از استعاره، حس خود را به خواننده القاء مي كند.


بازگشت