درخشش نور


صالحه كريمي

اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم، سجاده ي سبز رنگم را برروي خاك هاي مطهر و متبرك كربلا پهن مي كردم و در صف اول، پشت سر امام، با عطر گل هاي ياس، عطر آگينش مي كردم. اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم، باورم مي شد كه اين نماز آخري است كه با امام مي خوانم و لحظه آخري است كه امام را ملاقات مي كنم و حتماً آخرين روزي است كه در اين دنياي فاني زندگي مي كنم و حتماً آخرين مرتبه اي است كه چشمانم پر از لاله هاي سرخ و ياس هاي خوشبو مي شوند.

صالحه كريمي شانزده سال دارد و اهل مباركه اصفهان است. او نوشته خود را با دو قطعه شعر پيرامون عاشورا و امام حسين عليه السلام آغاز



[ صفحه 287]



مي كند و سپس به سوژه «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» مي پردازد. در ميانه ي كار نويسنده به خود مفهوم نماز مي پردازد كه به عقيده ي او نماز داراي مفهومي تحت الفظي و مفهومي فراگير است. يكي از مفاهيم نماز از نظرگاه نويسنده «بيان وحركت» است.

پس از بيان مفاهيم نماز، دوباره نويسنده به سوژه قبل باز مي گردد. و در اين وادي قدم مي زند. نوشته هاي اين نويسنده در ده صفحه نگاشته شده است.


بازگشت