در حريم باد


بهاره صادقي

در اين سكوت و در اين خلوت دل، باز من با تو تنهايم؛ تنها همانند لحظه اي كه حيات من تپيدن گرفت و جز تو مرا كسي نبود.

باز غرق در درياي بي پايان حرم تو هستم؛ غرق در رنگ ها و صداها؛ و در آن هنگام كه همراه «العفو» جاري مي شوم و در اوج دعاي سمات و كميل اوج مي گيرم، با ذكر تو آرامش مي يابم. در آن لحظه احساس سبكي مي كنم. احساس پاك تولد؛ احساسي مثل جوشش چشمه هاي ايمان و مثل صداي جاري شدن آب.

بهاره ي صادقي بيست و چهار ساله است و فوق ديپلم دارد. او هم اكنون ساكن همدان است. او در اين نوشته ي كوتاه احساس خود را از نماز خواندن و دعا كردن توضيح مي دهد. صادقي با نثري زيبا و شاعرانه به شرح لحظات ملكوتي نماز مي پردازد.


بازگشت