سايباني براي زينب


سهيلا شيري

اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم، صفا وجودم را در برمي گرفت و قنوتم پر از معنويت مي شد.

آن وقت سجده اي برخاك سجده گاهش مي زدم و پاي مباركشان را مي بوسيدم و آن جا را با اشك چشمانم گل باران مي كردم، تا پاهاي مباركشان آسيب نبيند.



[ صفحه 201]



شب كه مي شد، نگهباني مي شدم براي خواب هاي هراسان زينبش و روزها سايباني مي شدم براي صورت آفتاب خورده ي رقيه ي كوچكش.

وقت نماز كه مي شد از اشك هاي دردمندان وضو مي گرفتم و چشم هايم را فرش پايشان مي كردم.

سهيلا شيري شانزده ساله است و در شهرستان همدان زندگي مي كند. متن ارسالي او در دو بخش «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم…» و «شهيدان نماز» تنظيم شده است. او در بخش نخست نوشته اش، در باره ي نگهبان خواب هاي هراسان زينبسلامُ الله عَلَيها بودن مي نويسد و در بخش دوم درباره ي شهيدان دفاع مقدس حرف مي زند و خاطراتش را با آن ها مرور مي كند.


بازگشت