نماز، آينه پاك زندگي


فرزانه سليماني

آن روزي كه من در نماز ايشان باشم، برايم روزي شكوهمند است، كه آسماني ترين آواز در برج بلند نور منتشر مي شود و رايحه ي روح نواز و دل انگيز بال فرشته، در خلوت سراي سجاده هاي سرشار از عبوديت مي پيچيد.

اگر در نماز حسين عليه السلام بودم، ابتدا سبدي از گل نرگس بر جا نمازش مي نهادم.

اگر در نمازش بودم و مي دانستم كه چنين مي شود، به زمين مي افتادم و مي گفتم «خدايا! فرشي پرنده از آسمان فرو فرست و او را با خودت به بهشت ببر!» در عوض مرا هزاران بار زنده كن تا آن غول صفتان، هزاران بار سر از بدنم جدا كنند.

فرزانه سليماني، دانش آموز دوره ي پيش دانشگاهي، از كرمان مجموعه اي با عنوان «و ما از آينه ي پاك زندگي با تو سخن مي گوييم»



[ صفحه 192]



تهيه كرده و در چهل صفحه ارسال داشته است. متن او داراي ده عنوان و فصل با نام هاي «جزيره عشق»، «سبوي عشق»، «رنگين ياقوت سرخ»، «رقص آلاله ها»، «كالسكه ي عشق»، «پرچين هاي طلايي» و… است، كه در هر كدام به نوعي نماز را به تصوير كشيده است. سليماني در بعضي از قطعات، رؤيا و خيال را چاشني تشبيهات خود كرده است.


بازگشت