قد كشيدن تا ابديت


رضا حيدري

مي خواهم با تو باشم و تا ابديت قد بكشم. جانم جوياي كرانه اي است و تو هم چنان در افق عشق ايستاده اي. به سويت مي آيم؛ در حالي كه گام هاي من كوچك است و جهان تو بزرگ. به درگاهت مي ايستم و ذوب مي شوم. اگر امروز ابرها مرا تا حوالي خانه شان بردند، من فردا آن ها را به ميهماني شقايق هايم خواهم برد. آن روز درخت خشك وجود را دوباره خواهم روياند و سخاوت را از باران فرا خواهم گرفت و آن قدر بزرگ مي شوم كه دست هايم را به وسعت كوه ها خواهم بخشيد. آن روز در گندمزار ايمان، بادهاي رقصان را بر تابلوي رؤياهايم خواهم كشيد و طراوت تكرار باران را به گوش گنگ ها خواهم خواند تا پر از كرامت شوند و آن روز روي طبيعت را دوباره خواهم بوسيد و خدا را بهتر ياد خواهم كرد.

رضا حيدري متولد 1362 و ساكن شهرستان سريش آباد در استان كردستان است. او در مقطع دبيرستان تحصيل مي كند و در موضوع «شهيدان نماز» نوشته اش را ارسال كرده است. او نماز را راه نزديكي به خداوند مي داند و شاعرانه درباره ي نماز سخن مي گويد. او در نوشته اش تصاوير و تعابير زيبايي درباره ي نماز به كاربرده است و عاشقانه درباره ي نماز حرف مي زند.



[ صفحه 116]




بازگشت