پيام هاي عاشورا


مريم احمدپور مباركه

مي خواهم درباره ي نماز حسين عليه السلام بنويسم. آري مي خواهم ضجه ي نماز حسين عليه السلام را در گلو و در سرزمين كربلا فرياد كنم. مي خواهم لب بگشايم و براي اقامه ي نماز حسين عليه السلام بايستم. مي خواهم در ميدان جنگ همراه حسين عليه السلام نماز بخوانم؛ ولي در اين راه چون طفل نوپايم كه راه رفتن نمي داند.

اگر در نماز حسين عليه السلام بودم، با آب چشمه ي صفا و صداقت وضو مي ساختم؛ سجاده ي وصل و دوستي را مي گشودم و در درگاه ايزدمنان به زانو در مي آمدم و پيشاني برخاك كوي حسين عليه السلام مي گذاشتم.

اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم، به عالميان مي گفتم كه نماز حسين عليه السلام در ظهر عاشورا، دانشگاهي است كه از هر قشري



[ صفحه 36]



دانشجو دارد؛ از كودك شش ماهه گرفته تا پيرمرد هشتاد ساله. و براي هر دانشجويي درسي دارد.

مريم احمدپور مباركه، بيست و دو ساله از شهرستان مباركه مطلبي در حدود هفتاد صفحه با عنوان: «اگر در نماز امام حسين عليه السلام بودم...» ارسال داشته است كه شامل يك مقدمه و يك صفحه قطعه ي ادبي درباره ي نماز ظهر عاشوراست.

او در ابتداي مطالب، لحظه ي حضور خويش را در ظهر عاشورا در نماز امام حسين عليه السلام به تصوير مي كشد؛ ولي در بيشتر صفحات به آثار پس از حضور در نماز مي پردازد. براي مثال به مداحان حضرت اشاره دارد؛ به اين كه نوحه فقط در آوردن گريه مردم نيست، بلكه از اين طريق بايد پيام عاشورا را به مردم رساند.

به طور خلاصه مي توان گفت مريم احمدپور از اين طريق خواسته است به مشكلات و گرفتاري هاي جامعه اشاره كند. او علت اصلي اين مشكلات را در نفهميدن پيام عاشورا جست وجو مي كند.


بازگشت